|
خبر حذف استقلال، پرسپولیس و گلگهر از آسیا به فوتبال ما ابلاغ شد
هزینههای بیتدبیری
بررسی دلایل حذف سرخابیها از لیگ قهرمانان آسیا نشان میدهد اصلیترین مشکل این ۲ باشگاه که باعث صادر نشدن مجوز حرفهای آنها شد، مالکیت مشترک بوده است.
صبح دیروز کنفدراسیون فوتبال آسیا با انتشار بیانیهای رسما اعلام کرد باشگاههای استقلال، پرسپولیس و گلگهر سیرجان از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدهاند، چرا که نتوانستند مجوزهای لازم را اخذ کنند. این در حالی است که در ماههای اخیر مسؤولان کمیته بدوی صدور مجوز حرفهای و همینطور کمیته استیناف صدور مجوز حرفهای که در داخل ایران مدارک باشگاهها را بررسی میکردند، بارها از حل مشکل باشگاههای ایرانی سخن گفته بودند اما در نهایت AFC اعلام کرد امضای اعضای این کمیتهها را قبول ندارد و پرسپولیس و استقلال حق حضور در لیگ قهرمانان آسیا را ندارند. اما مشکل سرخابیهای پایتخت برای حضور در آسیا چه بود؟
بررسی اشکالات و ایراداتی که AFC به باشگاههای ایرانی وارد و برای آنها طی نامهای ارسال کرده بود، نشان میدهد استقلال و پرسپولیس در برخی موارد مشکلات مشترکی دارند. یکی از همین ایرادات که AFC اصرار به حل آن داشت، مربوط به مباحث زیرساختی است که به ورزشگاه آزادی مربوط میشود. بر همین اساس نداشتن تیر دروازه ذخیره، استاندارد نبودن ورودیها و خروجیها که در صورت بروز حادثه افراد بتوانند به سرعت ورزشگاه را تخلیه کنند، نداشتن ۱۱ دوش در رختکن تیمها (در حال حاضر ۴ دوش فعال وجود دارد) و همینطور استاندارد نبودن سرویسهای بهداشتی از ایرادات مطرح شده از سوی AFC است.
اما در این میان یکی از اصلیترین مشکلات استقلال و پرسپولیس که AFC را مجاب کرد مجوز حرفهای این ۲ باشگاه را باطل کند، مالکیت مشترک سرخابیهاست. در سالهای اخیر کنفدراسیون فوتبال آسیا بارها تذکر داده بود بر اساس قوانین، یک فرد یا یک شرکت یا یک نهاد نمیتواند مالکیت مشترک ۲ باشگاه را در یک لیگ داشته باشد اما مسؤولان ورزش ایران در سالهای گذشته هیچوقت این ایراد را جدی نگرفتند. البته در هفتههای اخیر وزارت ورزش اداره باشگاه پرسپولیس را به وزارت دارایی و استقلال را به وزارت صمت واگذر کرد اما به نظر میرسد این اقدام دیگر دیر انجام شده بود و AFC را متقاعد نکرد این مشکل را حل شده قلمداد کند. از دیگر مشکلات پرسپولیس بحث پرداخت مطالبات گابریل کالدرون بود. بر اساس قوانین صدور مجوز حرفهای در سال ۲۰۲۱، باشگاهها تا اول سپتامبر ۲۰۲۱ (۱۰ شهریور) فرصت داشتند تمام بدهیهای خود را پرداخت و مدارک آن را آپلود کنند. از آنجا که دادگاه CAS ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ رسما حکم کمیته وضعیت فیفا درباره پرونده کالدرون را تایید کرد، از آن تاریخ رسما رأی این پرونده قطعی بوده و باید پرداخت میشد که تا ۱۰ شهریور (مربوط به دوره مدیریت جعفر سمیعی) پرداخت نشد. البته این بدهی چند ماه بعد پرداخت شد اما پرداخت نشدن در موعد مقرر (۱۰ شهریور) ایراد غیرقابل پذیرش از سوی AFC بوده است. درباره بدهیها، بررسی پرونده استقلال نشان میدهد این باشگاه پیش از تاریخ ۱۰ شهریور بدهی قطعی نداشته و تمام مشکل این باشگاه به مالکیت مشترک و ایرادات ورزشگاه آزادی بازمیگردد.
* غایبان بزرگ لیگ قهرمانان آسیا از ژاپن و چین
در حالی که 3 نماینده از کشورمان مجوز لازم برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا را به دست نیاوردند، تمام نمایندههای کشورهای عربستان، قطر، عراق و استرالیا در این رقابت حضور خواهند داشت. در تاریخ اول دیماه، کنفدراسیون فوتبال آسیا 5 روز به 3 باشگاه ایرانی مهلت داد مدارک خود را برای کسب مجوز حرفهای ارائه دهند اما با وجود این اقدام مدارک جدید مورد تایید قرار نگرفت و به این ترتیب فولاد و سپاهان تنها نمایندههای کشورمان در لیگ قهرمانان آسیای سال 2022 خواهند بود. البته این موضوع برای دیگر کشورها نیز رخ داده و برخی تیمهای بزرگ نتوانستند در این رقابت حاضر شوند. طبق گزارش سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا، 50 تیم از کشور ژاپن نتوانستند مجوز و لایسنس خود را به ثبت برسانند که از مهمترین آنها میتوان به باشگاه ویسل کوبه، کاشیما آنتلرز، یوکوهوما مارینوس، ناگویا گرامپوس و اوراواردز اشاره کرد. این در حالی است که از 6 تیم اول لیگ ژاپن در فصل گذشته تنها کاوازاکی فرونتال توانسته راهی لیگ قهرمانان آسیا شود و طبق گزارش AFC، هاوکایدو، گامبا اوساکا و ناگاساکی توانستند مجوز لازم را دریافت کنند. تمام باشگاههای چین نیز طبق گزارش کنفدراسیون فوتبال آسیا نتوانستند مجوز لازم را دریافت کنند و این تیم نمایندهای در حال حاضر در این رقابتها ندارد. امارات نیز نتوانست مجوز حضور الجزیره (قهرمان فصل گذشته لیگ امارات) را کسب کند و این تیم نیز در لیگ قهرمانان آسیای 2022 حضور نخواهد داشت. از این 3 کشور اگر عبور کنیم، دیگر کشورهای بزرگ آسیا توانستند مجوز تیمهای خود را برای لیگ قهرمانان آسیا دریافت کنند. همه نمایندههای استرالیا، عربستان، قطر و عراق در این رقابتها حضور خواهند داشت. در کرهجنوبی نیز از 18 تیم، 15 تیم توانستند مجوز لازم و لایسنس اصلی را دریافت کنند. آن 3 تیم باقیمانده که مجوز نگرفتند، در لیست تیمهای راهیافته به لیگ قهرمانان آسیا
نبودند.
* جرایم AFC در انتظار فوتبال ایران
کنفدراسیون فوتبال آسیا اقدام به حذف استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ کرد و حالا باید منتظر جرایم دیگری برای آنها بود. شاید خبر حذف به اندازه کافی برای هواداران استقلال و پرسپولیس ناراحتکننده باشد اما فقط همین خبر نمیتواند پایان ماجرا باشد. فدراسیون فوتبال در شرایطی اقدام به صدور مجوز حرفهای برای استقلال، پرسپولیس و همچنین گلگهر کرد که هیچکدام از این ۳ باشگاه شرایط دریافت این مجوز را نداشتند. فدراسیون فوتبال ۲ سال پیش در کمیته انضباطی AFC بابت صدور مجوز حرفهای غیر واقعی 120 هزار دلار جریمه شد که پرداخت 40 هزار دلار آن الزامی و 80 هزار دلار آن برای ۲ سال تعلیقی بود. حالا ۲ سال به پایان نرسیده که فدراسیون فوتبال بار دیگر مرتکب تخلفی مشابه شد و این بار برای ۳ باشگاه مجوز حرفهای صادر کرد، در حالی که هیچکدام از آنها صلاحیت دریافت مجوز را نداشتند. پرونده صدور مجوز حرفهای استقلال، پرسپولیس و گلگهر از سوی فدراسیون فوتبال به دبیرخانه کمیته انضباطی و اخلاق AFC ارسال شده است. نقش این کمیته بسیار تعیینکننده خواهد بود که میتوان جریمه مجدد فدراسیون فوتبال و حتی سنگینتر را با توجه به تکرار تخلف، قطعی دانست و باید دید در قبال ۳ باشگاه چه اتفاقی رخ خواهد داد. در صورتی که مشخص شود استقلال، پرسپولیس و گلگهر با ارائه اسناد خلاف واقع قصد داشتهاند فدراسیون فوتبال و AFC را برای دریافت مجوز حرفهای خود فریب دهند، مسلما باید منتظر تبعات آن هم باشند؛ تبعاتی که میتواند از جریمه نقدی که حداقل محکومیت است آغاز شود و تا محرومیت از حضور در لیگ قهرمانان آسیا که محکومیتی سنگین خواهد بود، ادامه پیدا کند. این محرومیت احتمالی هم فراتر از لیگ قهرمانان 2022 خواهد بود که این تیمها فرصت حضور ندارند و میتواند منجر به محرومیت آنها از حضور در فصلهای آینده شود. وزارت ورزش و جوانان به عنوان متولی ۲ باشگاه استقلال و پرسپولیس و فدراسیون فوتبال به عنوان متولی فوتبال کشور و مسؤول نظارت، بررسی و صدور مجوز حرفهای، اکنون وظیفه دارند وضعیت را برای سالهای آینده آماده کنند. حتی در صورت محرومیت استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان سال 2023 یا بیشتر از آن، باید شرایطی فراهم شود که هواداران ۲ تیم بار دیگر سرخورده نشوند و این بار ریسمانشان حتی به مو هم نرسد، چه رسد بخواهد پاره شود.
***
2 نماینده برای ایران باقی ماند
با اعلام AFC استقلال و پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند تا ایران تنها ۲ نماینده در این مسابقات داشته باشد. این اتفاق با تغییر در چیدمان جدول لیگ قهرمانان آسیا همراه شد و با این شرایط سپاهان و فولاد ۲ نماینده ایران هستند و ایران دیگر نمایندهای در مرحله پلیآف ندارد. سپاهان به عنوان دومین نماینده ایران به صورت مستقیم راهی مرحله گروهی میشود و در کنار فولاد خوزستان قرار میگیرد.
جدول مرحله پلیآف لیگ قهرمانان آسیا به این شرح خواهد بود:
الغرافه قطر - الجیش سوریه
التعاون عربستان – نسفقارشی ازبکستان
بنییاس امارات - الشرطه عراق
الشارجه امارات - الزورا عراق
برندگان این دیدارها راهی مرحله گروهی میشوند.
ارسال به دوستان
سردار قاآنی: زمینه انتقام خون شهید سلیمانی از آمریکا را از درون خانهشان فراهم میکنیم
اطمینان از یک انتقام
فرمانده نیروی قدس سپاه در کنگره بینالمللی شهدای مهاجر مدافع حرم «جبهه مقاومت» که در مشهد برگزار شد با اشاره به عزاداریهای مردم برای سالگرد حاجقاسم سلیمانی در سراسر کشور و همچنین همه کشورهایی که وجدانهای بیدار در آنجاها وجود دارد، اظهار داشت: این کاری که جنایتکاران آمریکایی مرتکب شدند، سبب شد نهتنها مردم ایران، بلکه هر انسان آزاده و مسلمانی که نام شهید سلیمانی را میشنود شخصیت بزرگ او را تکریم و قاتلان جنایتکار این شهید عزیز را لعن و نفرین کند. سردار اسماعیل قاآنی عنوان کرد: در همین سالهای اخیر دیدیم که شهدای مدافع حرم، چطور غم، سختی و فشاری را که آمریکا و رژیم صهیونیستی با همراهی حکومتهای فاسد در کشورهای مرتجع اطراف برای مردم منطقه ما به وجود آوردند را از بین بردند. وی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران که مورد تحریم قرار گرفته، نهتنها خودش را آبرومندانه اداره میکند، بلکه در تمام دورهها همین کشور تحریمشده به دیگران کمک کرده است؛ آخرین مورد کمکهای ما نیز مربوط به چند ماه پیش است به کشور لبنان که به دلایل مختلف تحت تحریمهای سختی قرار گرفته است. گازوئیل به مردم نمیدادند تا نتوانند چراغ خانهشان را روشن کنند و در بیروت نهتنها برق نبود، بلکه مردم 12 طبقه را مجبور بودند با پله طی کنند. فرمانده نیروی قدس سپاه یادآور شد: رزمندگان ما مدرس دانشگاه مقاومت هستند. چقدر انسانهای فداکار به اعتبار مجاهدتهای فرزندان ما در سراسر دنیا احساس عزت کردند. در فلسطین قهرمان، در لبنان علمدار مقاومت، در سوریه مقاوم، در عراق مجاهد و در یمن مظلوم و در عین حال مقتدر و هر جای دنیا که نگاه کنید، میبینید صدها هزار انسان تربیتشده فرهنگ مقاومت با طهارت هستند که از برادران خودشان در جمهوری اسلامی ایران آموختهاند و دشمن خود را بیچاره کردهاند. اینها هم سرزمینهای غصب شده و از آن مهمتر هم دلهای آزادگان دنیا را فتح کردهاند. سردار قاآنی همچنین اظهار داشت: زمینه انتقام از آمریکاییها را از درون خانههایشان فراهم میکنیم؛ لازم نیست ما به صورت مباشر حضور داشته باشیم، هر جا لازم باشد زمینه انتقام از آمریکاییها را از درون خانههای خودشان و با افرادی از کنار دست خودشان فراهم میکنیم بدون اینکه ما حضور داشته باشیم. وی خاطرنشان کرد: ما با تدبیر خودمان با دشمنان و جنایت ترور سردار سلیمانی برخورد میکنیم، رفتار و سبک و سیاق برخورد ما با سبک و سیاق و رفتار دشمن متفاوت است. اگر عاقلانی در آمریکا پیدا شدند که با کسانی که جنایت ترور سردار سلیمانی را مرتکب شدند برخورد کنند، این کار برای آمریکا بسیار کمهزینهتر است از اینکه فرزندان جبهه مقاومت که هیچ مرزی را نمیشناسند خودشان بروند و این انتقام را بگیرند. این انتقام شروع شده است و ریشه آمریکا به حول و قوه الهی از منطقه کنده خواهد شد. ارسال به دوستان
تشییع پیکرهای پاک 250 شهید گمنام دفاع مقدس در سراسر کشور همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا (س)
نامداران افلاک
گروه سیاسی: همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و دومین سالگرد تشییع پرشکوه و تاریخی سردار شهید حاجقاسم سلیمانی در تهران، مراسم تشییع پیکرهای پاک 250 شهید گمنام دوران دفاعمقدس روز پنجشنبه در تهران و 24 شهر دیگر با حضور مردم شهیدپرور و ولایتمدار کشورمان برگزار شد.
برخی از این شهدا مربوط به عملیاتهای کربلای ۵، کربلای ۸ و تک دشمن بعثی در سال ۱۳۶۷، تعداد دیگری از آنها مربوط به عملیاتهای والفجر یک و والفجر مقدماتی در منطقه عملیاتی فکه، برخی دیگر مربوط به عملیات والفجر ۹ در سلیمانیه عراق، برخی مربوط به عملیات کربلای ۶ در منطقه عملیاتی سومار، بخشی دیگر مربوط به عملیات بدر در منطقه عملیاتی شرق دجله و برخی نیز مربوط به عملیات رمضان در منطقه شرق بصرهاند.
مراسم تشییع پیکرهای 150شهید گمنام در پایتخت از مقابل دانشگاه تهران برگزار شد. رئیس مجلس شورای اسلامی که به عنوان سخنران این برنامه در دانشگاه تهران حاضر شده بود با بیان اینکه امروز در این مکان مقدس و در جمع این شهدای عزیز میگویم امروز یک بزنگاه مهم و یک عبرتگاه بینظیر برای ما مسؤولانی است که در مسند قدرت و مسؤولیت هستیم، اظهار کرد: ما باید بدانیم این شهدای عزیز و گرانقدر ما از همه جان، آبرو و خون خود گذشته، دنیا را پس زدند و جان خود را در کف دست گرفتند و در میدان حاضر شدند و برای اسلام و انقلاب و ایران عزیزمان جان خود را دادند و تقدیم کردند. محمدباقر قالیباف ادامه داد: امروز ما هستیم که برای این ملت عزیز، ملتی که هر زمان که انقلاب، نظام و ایران عزیز به حضور آنها در هر عرصهای نیاز داشت، به میدان آمده و ایستاده است، وظیفه داریم تلاش کنیم مسیر، معبر و راهی را که شهدا و شهید سلیمانی عزیز ما و امام(ره) با منطق خداباوری و مردمباوری ایجاد کردند، طی کنیم؛ امروز این پرچم و مسؤولیت بر دوش ما است. رئیس مجلس با بیان اینکه سنتهای الهی که شهدا، ملت و امام شهدا انتخاب کردند فرهنگی ماندنی و مسیر موفقیت ما بوده و ما در این مسیر تلاش میکنیم که این وعده خداست، گفت: خداوند این وعده را به مؤمنان داده که حق آنها پیروزی است. اگر امروز در برخی گرهها مانده و دچار مشکل هستیم، مطمئن باشید دلیل اصلی آن این است که از مسیر منطق شهدا و امام شهدا فاصله گرفتهایم و اگر در این مسیر حرکت کرده و تلاش خود را به کار بگیریم بدون شک وعده الهی موفقیت و پیروزی است. وی افزود: امروز دنیا و بشریت در شرایطی قرار گرفته که با آگاهی و دانش، با سرعتی که ساعت و دقیقه در آن حرف اول را میزند در حال پیشرفت است و حرکت میکند؛ پس باید جوانان انقلابی و مسؤولان این کشور با هم تلاش کنیم و با تکیه بر آگاهی و دانش و علم و تکیه بر مدیریت درست و صحیح اقدام کنیم. قالیباف تصریح کرد: اگر شهدا موفقیت پیدا کردند و امروز عظمت انقلاب اسلامی و آزادگی را میبینیم، همه نعمتهای بزرگی است که در کشور است. اگر امنیت را میبینیم، این امنیت بر مدیریت صحیح، آگاهی، دانش و تحول و البته بر سنتهای الهی متکی است. وظیفه ما است که این مسیر را با تلاش و مدیریت کارآمد و تکیه بر فرهنگ اهلبیت و فرصت دادن به مردم ادامه دهیم.
لازم به ذکر است مراسم تشییع پیکرهای شهدا در استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، اصفهان، بوشهر، چهارمحالوبختیاری، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، خوزستان، قم، سمنان، سیستانوبلوچستان، فارس، قزوین، قم، کردستان، کرمان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، لرستان، مازندران، مرکزی و هرمزگان نیز برگزار شد.
* حضور رؤسای قوای مجریه و قضائیه
علاوه بر رئیس مجلس که به عنوان سخنران اصلی این برنامه انتخاب شده بود، رئیسجمهور و رئیس قوه قضائیه نیز با حضور در میان مردم در تشییع پیکرهای شهدای گمنام شرکت کردند. حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی اظهار داشت: در این کشور اگر کسی گوش شنوا داشته باشد میتواند پیام شهدا را که فضای کشور را طنینانداز کرده است بشنود. وی ادامه داد: پیام شهدا عبودیت پروردگار، خدمت به مردم، دشمنشناسی و دشمنستیزی است، زیرا این پیام گرهگشای تمام مشکلات مردم و کشور است. رئیسجمهور با بیان اینکه اگر کسی بخوبی پیام شهدا را بفهمد درمییابد سخن آنها خدمت خالصانه به مردم است، گفت: بنده به همه مسؤولان و کسانی برای این نظام اسلامی در حال کار کردن هستند توصیه میکنم این پیام شهدا را سرلوحه کار خود قرار دهند. امروز شهدا وظیفه بسیار سنگینی بر عهده ما گذاشتهاند.
حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای نیز با اشاره به جانفشانی و ایثار شهدا گفت: ما که زنده هستیم و هر مسؤولیتی بر عهده داریم، وظیفه سنگینی هم در حفظ و حراست خون شهدا و ایثارگران داریم، باید برای عزت، سربلندی، رفاه، امنیت و آرامش مردم تلاش کنیم و اگر بتوانیم کاری کنیم که مردم در دنیا و آخرت، عزیز، مقتدر و سربلند و در رفاه و امنیت باشند، خواهیم توانست حق شهدا را ادا کنیم. رئیس قوه قضائیه با اشاره به مشکلات امروز جامعه و راه برونرفت از آن با بهرهگیری از آموزههای دفاعمقدس تصریح کرد: دوران دفاعمقدس مشکلات بیشتر از امروز بود که مردم با صبر، مجاهدت همهجانبه و تلاش توانستند از مشکلات عبور کنند. با همان روحیه جهاد، ایمان، استعانت از خداوند و همکاری و وحدت میتوانیم امروز هم از مشکلات عبور کنیم.
***
پیام رهبر انقلاب به مناسبت تشییع پیکرهای مطهر ۲۵۰ شهید گمنام
رهبر حکیم انقلاب اسلامی به مناسبت تشییع پیکرهای ۲۵۰ شهید گمنام در روز شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها در سراسر کشور پیامی صادر کردند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام حضرت آیت الله العظمی خامنهای به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
سلام بر شهیدان گمنام، گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه افلاکیان. فداکارانی که پس از گذشت سالیان دراز از لحظه شهادتشان کشور را با رایحه معنویت و جهاد، معطر میسازند و پرچم افتخار به خونهای ریختهشده در راه اسلام و قرآن را، بیش از پیش به اهتزاز درمیآورند. تقارن تشییع پیکر این مسافران به خانه برگشته، با روز شهادت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها مبشر ابدیت یاد و خاطره آنان و مژدهبخش خیر کثیری است که از ناحیه آنان برای کشور امام زمان روحیفداه فراهم خواهد آمد؛ انشاءالله. به ارواح طیبه این شهیدان و به چشمها و دلهای منتظر پدران و مادران و همسران آنان سلام و درود میفرستم و فضل و رحمت فزاینده پروردگار را برای همه آنان مسألت میکنم.
سیدعلی خامنهای
۱۵ دی ۱۴۰۰
ارسال به دوستان
جامعه آمریکا «غیرقابل حکمرانی» میشود؟
نطق آتشین بایدن علیه ترامپ درباره حادثه 6 ژانویه
ثمانه اکوان: «شورشیان خنجر بر گلوی آمریکا گذاشتهاند»... «برای نخستینبار در طول تاریخ ما، یک رئیسجمهور تنها انتخابات را نباخت، بلکه تلاش کرد مانع انتقال مسالمتآمیز قدرت به وسیله خشونت شورشیانی شود که به ساختمان کنگره رسیده بودند»... «اما آنها باختند. آنها شکست خوردند و در این روز که این حادثه را به یاد میآوریم، باید اطمینان حاصل کنیم چنین حملهای هرگز و هرگز دوباره اتفاق نمیافتد»... «نفس شکستخورده و مغلوب او برایش مهمتر از دموکراسی ما و قانون اساسیمان بود. او نمیتواند بپذیرد باخته است». این جملات بخشهایی از صحبتهای بایدن در سالگرد حمله حامیان ترامپ به ساختمان کنگره است. او که بشدت تلاش میکرد خود را عصبانی و در عین حال مدافع دموکراسی در آمریکا نشان دهد، بارها مسؤولیت حمله به ساختمان کنگره را متوجه ترامپ دانست و با این حال تلاش کرد حتی یک بار هم نام او را به زبان نیاورده و از ترامپ به عنوان رئیسجمهور سابق یاد کند.
ترامپ نیز در بیانیهای که بلافاصله پس از سخنرانی بایدن منتشر شد، صحبتهای بایدن را «نمایش سیاسی» خواند و گفت: این تئاتر سیاسی فقط یک حواسپرتی از این واقعیت است که بایدن به طور کامل شکست خورده است. ترامپ گفت بایدن «امروز از نام من برای تجزیه بیشتر آمریکا استفاده کرد».
ترامپ در این بیانیه بار دیگر بر ادعاهایش مبنی بر تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ تاکید کرد و به این نکته اشاره کرد که چرا کمیته منتخب مجلس نمایندگان که درباره حملات ۶ ژانویه تحقیق میکند «درباره انتخابات ریاستجمهوری تقلبی ۲۰۲۰ بحث نمیکند؟» او دوباره گفت «دروغ بزرگ» خود انتخابات است و نه ادعای او مبنی بر تقلب در نتیجه.
کنگره آمریکا از روز ششم ژانویه سال 2021 تاکنون که دقیقا یک سال از ماجرای حمله به ساختمان کنگره میگذرد، تلاش کرده است با تشکیل کمیته رسیدگی به وقایع ۶ ژانویه و دسترسی به اسناد محرمانه کاخ سفید در روزهای منتهی به این حمله، ادلهای برای به دادگاه کشاندن ترامپ به دلیل تشویق معترضان به حمله به ساختمان کنگره پیدا کند تا بلکه بتواند از این طریق او را دادگاهی کرده، محکومش کند و شرایطی را فراهم آورد که اطمینان پیدا کند در انتخابات سال 2024 دیگر اسم و اثری از ترامپ نخواهد بود. دموکراتهای مجلس نمایندگان در آخرین تلاش خود در این باره، رو به دیوان عالی این کشور آورده و از قضات دیوان عالی خواستند حکم دسترسی به اسناد محرمانه کاخ سفید در روزهای منتهی به ۶ ژانویه را در اختیار آنان قرار دهد. دیوان عالی آمریکا اما به صورتی توسط دونالد ترامپ چیده شده است که اکثریت قضات را جمهوریخواهان تشکیل میدهند و بدین ترتیب بهنظر نمیرسد حکمی در این باره صادر شود. ترامپ نیز که طی چند هفته گذشته تلاش داشته چهره معقولتری از خود به نمایش بگذارد، در حرکتی به ظاهر دلسوزانه اعلام کرده بود با کمیته تحقیقات کنگره همکاری خواهد کرد و نیازی به حکم دیوان عالی آمریکا در این باره نیست.
تا چند روز قبل از سالگرد ۶ ژانویه انتظار میرفت شرایط به سمت آرامش در این روز حرکت کند. در همین باره، دونالد ترامپ نیز اعلام کرد در سالگرد این حادثه سخنرانی نخواهد کرد و بدین ترتیب قصد داشت فضا برای عبور آمریکا از این حادثه را فراهم کند. دموکراتها اما میدانستند اقدامات کمیته ویژه مجلس نمایندگان به جایی ختم نمیشود و به همین دلیل بر اساس الگوی همیشگی رفتار خود در فضای سیاسی آمریکا، تلاش کردند بازی باخته را به سمت درگیری و چالش رسانهای پیش ببرند. از همین رو بایدن و کاملا هریس، هر دو در سخنرانیهای تند و آتشین خود به جمهوریخواهان بویژه ترامپ تاختند و او را مسؤول اصلی حوادث ۶ ژانویه عنوان کردند. برخی بر این عقیدهاند بایدن تنها در یک صورت میتوانست شخص ترامپ را به صورت ویژه مورد خطاب قرار داده و او را مسؤول حوادث یک سال گذشته بداند؛ آن هم در شرایطی که کمیته ویژه مجلس نمایندگان به نتیجه و سند قطعی در این باره رسیده باشد. کمیته بررسی حوادث ۶ سپتامبر البته تاکنون در این باره خبری اعلام نکرده و به نظر میرسد کاخ سفید بدون توجه به یافتههای کمیته ویژه کنگره، فضا را در سالگرد حادثه ۶ ژانویه تند کرده است. این مساله میتواند با مقابله به مثل جمهوریخواهان در روز ۲۰ ژانویه یعنی یک سالگی دولت بایدن همراه شود و آنها برنامه دارند بایدن را بشدت به دلیل ضعف در عملکردش مورد بازخواست قرار دهند. صحبتهای تهاجمی بایدن علیه ترامپ که خبرگزاری «سیانان» آن را یکی از پرشورترین نطقهای ریاستجمهوری بایدن در طول دوران ریاستجمهوریاش خواند، مطمئنا فضای سیاسی آمریکا را به درگیری و چالش بیشتر بین ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات میکشاند. این در شرایطی است که یکی از اقداماتی که برای دولت بایدن تعریف شده بود تا از همان روز اول ریاستجمهوریاش انجام دهد، تلاش برای ایجاد اتحاد بین مردم و کم کردن شکاف و فاصله اجتماعی و سیاسی بین ۲ حزب جمهوریخواه و دموکرات بود. بایدن اما در طول یک سال گذشته نه تنها به فکر ایجاد اجماع در جامعه آمریکا نبوده، بلکه با نطقها و سخنرانیهای خود و حمله به دونالد ترامپ و حامیانش نشان داده است اتفاقا حیات ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه در ایجاد شکاف سیاسی و اجتماعی بیشتر در جامعه آمریکاست. شاید به همین دلیل باشد که برخی تحلیلگران آمریکایی بر این عقیدهاند فضای سیاسی آمریکا به سمت و سویی رفته است که جامعه آمریکایی دیگر «قابلیت حکمرانی» ندارد. این مساله البته خطرناکترین پدیدهای میتواند باشد که یک کشور در طول تاریخ خود با آن مواجه شود. البته اگر در نظر بگیریم سال جاری میلادی آمریکاییها باید یک بار دیگر پای صندوقهای رای رفته و نمایندگان خود در کنگره را تعیین کنند و در عین حال احتمال حضور ترامپ یا تفکر ترامپیسم در انتخابات سال 20۲۴ نیز وجود دارد، آنگاه میتوان به این نتیجه رسید جامعه آمریکایی بیش از هر زمان دیگری با خطر فروپاشی از درون مواجه است؛ اتفاقی که مطبوعات آمریکایی و صاحبنظران با کلیدواژه «جنگ داخلی» سراغ آن رفتهاند.
ارسال به دوستان
گزارش خبرنگار «وطن امروز» از برگزاری دهه سلیمانی در سوریه
شام غریبان قاسم در شام
جنگ تحمیلی 10 ساله بر سوریه به آخرین خان خود در ادلب رسیده اما میتوان به یقین گفت جنگ برای پایتختنشینان به سر رسیده است. زندگی شهری با تمام جوش و خروشش، به کوی و برزنهای هزاران ساله دمشق بازگشته است. از تجاوزات هوایی گاه و بیگاه دشمن صهیونیستی که بگذریم، مهمترین نشانه باقیمانده از جنگ خانمانسوز تکفیری در داخل شهر، سیطرههای متعدد یا همان راهبندهای امنیتی است که در مداخل شهر و محلهها به چشم میخورد، اگر نه خاموشی شبانه و بیبرقیهای روزانه، تورم شدید قیمتها و مضیقه انواع سوخت، بیشتر نتیجه تحریمهای آمریکایی است تا اثرات وضعی جنگ. خلاصه! یاران دمشقی، 800 سال پس از گذار شیخ اجل، سعدی شیرازی از گذرهای دنج این شهر، دوباره در حال گذار از سالهای سخت فراموشی عشق هستند؛ دورانی که طبق آن روایت دهشتناک مرحوم ولید معلم، وزیر خارجه پیشین سوریه در جمع گرگهای غربی شورای امنیت سازمان ملل، فتنه تفرقه در شامات کار را به جایی رسانده بود که مردان سوری جگرگوشههایشان را در آغوش میگرفتند و ضامن نارنجک را میکشیدند تا با انفجاری خونبار به منوی پیشنهادی آمریکا، اروپا، ترکیه، سعودی و اسرائیل برای مردم شام «نه» بگویند، منویی که توسط کفتارهای تکفیری ارائه میشد: تجاوز، شکنجه و مثله کردن بدن. همان روزها مردی آمد و راه سومی را به جای این دوراهی شوم، پیش پای سوریها گذاشت: ائتلاف بزرگ مقاومت ورای همه اختلافات مذهبی، قومی و قبیلهای. پس عجیب نیست که ملت سوریه، تجدید حیات و اتحاد خود را وامدار آن مرد میدان و هزاران یار جان بر کف و شهیدش بداند. روزی که حاجقاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس با همراهی شگفتآور دختر قهرمانش زینب، برای نخستینبار به آسمان دمشق رسید، 70 درصد خاک سوریه را ویروس داعش بلعیده بود و دمشق محاصرهای نفسگیر را تجربه میکرد به طوری که ارتفاعات حومه شرقی شهر سقوط کرده بود، خمپارههای تکفیری در محله «سیده زینب» در حومه جنوب غرب، از فواصل کمتر از یک کیلومتر به سوی حرم مطهر بانوی استقامت شلیک میشد و جاده مواصلاتی با فرودگاه در همان حوالی زیر آتش مسلحان بود. حتی اگر هواپیمای حامل سردار ایرانی و دخترش هم از گزند موشکهای زمین به هوای اهدایی محور غربی- عربی به سازمان رزم تکفیریها یا همان «ارتش آزاد برای جنایت» در امان میماند و به زمین مینشست، روی زمین تا خود دمشق امنیتی در کار نبود. ورود حاجقاسم به پایتخت زیر آتش سوریه اما آغاز تغییر روند نبرد شام از هزیمت به سوی پیروزی در کمتر از ۳ سال بود.
9 سال بعد از آن فرود حماسی، هفته گذشته در مراسمی باشکوه در قلب دمشق، فرازی دیگر از شخصیت قهرمان نبرد با تروریسم برای انبوه حاضران در سالن اجتماعات بنای عظیم مکتبهالاسد (کتابخانه ملی سوریه) آشکار شد. پیش از آنکه مشاور سرشناس رئیسجمهور سوریه، پیام بشار را به مناسبت بزرگداشت دومین سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس قرائت کند، نمایشی گرافیکی روی پرده اجرا شد که داستان خاکساری و تواضع بیمانند همان فرمانده قاهر و فاتح نبرد ارادهها در خاورمیانه را بازگو میکرد. داستان یادداشت صمیمانه حاجقاسم خطاب به خانوادهای متواری شده که صاحب خانه محل کمین او و همراهانش در یک شب سخت عملیات ضد تروریستها در گوشهای از خاک سوریه بودند. یادداشتی حاکی از عذرخواهی از صاحب خانه، مرقوم بر حاشیه یک جلد قرآن کریم که بعدها خواندنش اشک بر چشمان اعضای آن خانواده جاری کرد و پنجشنبه گذشته، در همایش کتابخانه ملی نیز حلقههای اشک را بر چشمان حاضرانی نشاند که مقامات ارشد دولت و ارتش سوریه نیز در میانشان بودند. مرد میدان ما که سرگذشتش چنین خاضعانه از مردم اشک میگیرد، همان مسافری است که قطرات اشک شوقش در شب وداع از ورای کلماتی که در واپسین منزلگاه سفر روی تکه کاغذی هجی کرد پیداست. شبی که او دمشق را به عنوان آخرین منزل خود پیش از رهسپار شدن به سوی مشهدش در بغداد در بامداد سرخ 13 دیماه 98 ترک کرد، آن شهادت مکتوب به شهادت را در کنار بسترش در آشیانه امن خود جا گذاشت: پروردگارا مرا پاکیزه بپذیر!
* بشار اسد: دشمنان متوجه خطر شهید سلیمانی برای طرحهایشان شدند
مشاور رسانهای رئیسجمهور سوریه پیام بشار اسد را به مناسبت دومین سالگرد شهادت سردار سپهبد حاجقاسم سلیمانی در مراسمی که به همین مناسبت در دمشق برگزار شده بود قرائت کرد. در متن پیام بشار اسد آمده است: در دومین سالگرد شهادت سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب ایران و ابومهدی المهندس، رفیق او در مبارزه با تروریسم و طغیانگری بینالمللی، ما باید پس از فاتحه برای ارواح این ۲ شهید، تأملی بکنیم و بپرسیم چرا کشوری در حد و اندازه آمریکا و نیروهای نظامی ضربتیاش تصمیم میگیرند به شخصی حمله کنند که خودش را سرباز مبارزه با تروریسم میدانست؟ همان کسی که همه امکانات نظامی و نیروهای انسانی و تجهیزات را تحت فرمان خودش به خدمت گرفت تا نیروهای تروریست و افراطگرا و نیروهای خونریز را شکست بدهد. شهید سلیمانی، اصل و اساس راهبرد دشمن محور مقاومت را شناخته بود و با هر مأموریتی برای از بین بردن پایههای این راهبرد در هر جایی که باشد و با همه شیوههای ممکن تلاش کرد. سپهبد سلیمانی برای تثبیت روحیه وحدت ملتهای مقاومت از عراق گرفته تا سوریه تا لبنان و فلسطین و یمن تلاش کرد. راهبرد دشمن همواره ما را هدف قرار داده است و همچنان هدف قرار میدهد و اجرای این راهبرد نیز به حکام و دنبالهروها و سرسپردگان به دستورات غربیها متکی است و این در حالی است که فرمانده - سلیمانی- برای اجرای راهبردش بر اساس زمان و مکان و بر اساس اقتضائات نبرد تلاش کرد. یک وجدان بیدار و یک نَفس مشتاق به تکمیل مأموریت و نیل به شهادت در راه خدا، او را راهنمایی میکرد.
در ادامه پیام بشار اسد، رئیسجمهور سوریه آمده است: احساس خطر دشمنان از شهید قاسم سلیمانی فقط به دلیل رفتارهای او نبود، بلکه به این دلیل بود که او در دل ملتهای مقاوم بذری کاشته بود که در آینده نزدیک به تعداد بیشماری از سلیمانیها تبدیل میشود. در این پیام همچنین آمده: ارتباط ایران، عراق و سوریه در بخشهای خطوط آهن و انرژی برق میتواند آغازی نیک در ارتباط نامحدود کشورهای منطقه باشد و این به سود مردم این کشورها و سبب شکوفایی این کشورها خواهد بود، بویژه اینکه ما همواره مورد هدف و مطامع دشمنانیم. دشمن در پی سلطه بر مرزها و جلوگیری از ارتباط میان مردمی است که زبان، فرهنگ، تاریخ و سرنوشت مشترک، آنان را به هم ارتباط میدهد؛ موردی که میتوان آن را دلیل وجود پایگاه آمریکایی در تنف دانست، پایگاهی که در آن تروریستها پناه داده میشوند و آموزش میبینند تا با رها شدن در داخل سوریه درصدد کشتن نظامیان و مردم برآیند. دشمنان حجم خطر ناشی از ارتباط میان سوریه و عراق را میدانند، اینگونه روابط برای ملتهای ما حیاتی است و سهم زیادی در شکستن محاصره ظالمانه علیه ۲ ملت دارد. خبر طرح ایران برای ایجاد خط آهنی که این کشور را به عراق و سوریه پیوند میزند موجب شد یکی از روزنامههای آمریکایی بنویسد ایران در پی بازگشت دوباره به منطقه است، سوال من این است: ایران چه زمانی از منطقه دور شده بود که الان بخواهد برگردد؟ ایران همواره در منطقه حضور داشت و دارد.
ارسال به دوستان
بازخوانی حادثه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی به علت خطای انسانی پدافند هوایی
شبی که آسمان خون گریست
گروه سیاسی: بامداد 18 دی 98 در نزدیکیهای شهر پرند یکی از تلخترین وقایع سالهای اخیر در سایه تنش نظامی ایجادشده از سوی ارتش تروریست آمریکا به وقوع پیوست؛ هواپیمای بوئینگ 737 به مقصد اوکراین، دقایقی پس از پرواز از فرودگاه امام خمینی(ره) بر اثر خطای انسانی پدافند هوایی مستقر در اطراف تهران مورد هدف قرار گرفت و سقوط کرد. در این حادثه که تلخی آن با گذر 2 سال هیچگاه کاسته نشده متاسفانه 176مسافر هواپیما جان خود را از دست دادند.
3 روز پس از این حادثه ستاد کل نیروهای مسلح با انتشار بیانیهای با اشاره به شرایط جنگی حاکم بر کشور پس از عملیات موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران به پایگاه عینالاسد آمریکا در عراق اعلام کرد: در چنین شرایط حساس و بحرانی، پرواز شماره ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین از فرودگاه امام خمینی(ره) حرکت نموده و هنگام چرخش، کاملا در حالت نزدیکشونده به یک مرکز حساس نظامی سپاه و در ارتفاع و شکل پروازی یک هدف متخاصم قرار میگیرد که در این شرایط بر اثر بروز خطای انسانی و به صورت غیرعمد، هواپیمای مذکور مورد اصابت قرار گرفت.
پس از بیانیه ستاد کل، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در یک نشست خبری با بیان آمادهباش 100 درصدی پدافند ایران پس از تهدید آمریکا برای حمله به 52 نقطه حساس کشور گفت: نخستین سامانه در محدوده غرب تهران که همین حادثه توسط آن رقم خورده در اطراف بیدگنه مستقر میشود و در چندین مرحله آمادهباش ۳-۳ که بالاترین سطح آمادهباش است به همه شبکه پدافندی اعلام میشود. در چندین مرحله به شبکه پدافند از جمله همین سامانه اعلام میشود موشکهای کروز به سمت کشور شلیک شده است و در یکی، دو مرحله تاکید میشود گزارشات واصله مبنی بر این است که این موشکهای کروز در مسیر هستند و آماده باشید. سردار امیرعلی حاجیزاده در تشریح این خطای انسانی با اشاره به تشخیص یک موشک کروز در 19 کیلومتری سامانه مذکور اظهار داشت: اپراتور ۱۰ ثانیه فرصت داشته تصمیم بگیرد و هم میتوانسته بزند و هم میتوانسته نزند و متأسفانه در چنین شرایطی این تصمیم بد را میگیرد و موشک شلیک میشود و هواپیما مورد اصابت قرار میگیرد. وی درباره تاخیر در اطلاعرسانی این واقعه نیز گفت: ما اجازه نداشتیم چیزی به کسی بگوییم. ما اطلاعرسانی کرده بودیم و لازم بود شرایط و موضوع مورد بررسی قرار گیرد اما اینکه چند روز طول کشید تا خبررسانی شود، به این خاطر نبوده که کسی بخواهد موضوع را کتمان کند، بلکه روال موضوع به همین شکل است که ستاد کل باید موضوع را بررسی کند. یک تیم از ستاد کل نیروهای مسلح نیز حادثه را بررسی کردند و تقریبا صبح جمعه همه اطلاعات جمع و مشخص شد واقعه چه بوده است.
یک روز پس از این نشست خبری، سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران نیز در جلسه غیرعلنی مجلس شورای اسلامی که برای بررسی ابعاد این حادثه تشکیل شد با تشریح شرایطی که پدافند هوایی، هواپیمای مسافری را با موشک کروز اشتباه گرفت، گفت: برادران ما از همزمانی شلیک و سقوط هواپیما مشکوک شده بودند و من این را میگویم که خدا گواه است ما خودمان منشأ ایجاد این فرضیه شدیم که ممکن است موشک ما اصابت کرده باشد، آن هم به دلیل همزمانی و اگر ما خود مبدأ شکلگیری این فرضیه نبودیم، هیچکس نمیتوانست متوجه شود. وی ادامه داد: حتی جعبه سیاه هم بازخوانی نشد، اگر میخواستیم همه چیز را بررسی کنیم، شاید مدتها طول میکشید اما در چند روز به این مساله رسیدیم و خود ما کمک کردیم به اثبات این مساله، تا اینکه تیم کارشناسی به این نتیجه رسید که بر اثر خطاهایی که صورت گرفته این هواپیما سقوط کرده و شروع به تنظیم بیانیه و اطلاعرسانی کردیم.
با تمام این توضیحات، فاصله زمانی 72 ساعته میان حادثه و اعلام رسمی علت سقوط باعث شد رسانههای ضدانقلاب تمام اهتمام خود را بر تثبیت این گزاره معطوف کنند که جمهوری اسلامی ایران قصد پنهانکاری و عدم اعلام علت سقوط هواپیمای بوئینگ 737 را داشته است. این ادعا در شرایطی است که در موارد مشابه این حادثه فارغ از موارد متعدد که پدافند اشتباه خود را نپذیرفته، هیچگاه هیچ کشوری تنها 3 روز پس از حادثه مسؤولیت حادثه را بر عهده نگرفته بود.
پس از این حادثه رهبر انقلاب بر «پیگیری کوتاهیها یا تقصیرهای احتمالی در این حادثه دردناک» تاکید کردند؛ مسالهای که مطالبه مردم هم در مواجهه با تجربه تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی به حساب میآمد. در همین زمینه تاکنون 2 جلسه دادگاه رسیدگی به سانحه پرواز PS752 اوکراین با حضور متهمان، شکات، خانواده جانباختگان و وکلای آنها با حضور 10 متهم برگزار شد. جلسه نخست این دادگاه 30 آبان و جلسه دوم 7 آذر سال جاری برگزار شد و جلسات بعدی نیز بزودی برگزار خواهد شد. در نخستین جلسه برگزاری این دادگاه نماینده دادستان نظامی تهران ضمن قرائت کیفرخواست گفت: ۱۰۳ نفر از اولیای دم ضمن مراجعه به دادسرا یا مراجعه وکلایشان شکایت خود را تنظیم کردهاند.
ارسال به دوستان
امدادرسانی به سیلزدگان استانهای جنوبی و تلاش برای جبران خسارتها ادامه دارد
گسیل کمکها
مخبر: اینکه در یک سال در یک منطقه هم خشکسالی و هم سیل رخ داده، جای تأمل دارد
بارشهای هفته گذشته بسیاری از استانهای کشور را تحت تاثیر قرار داد و در برخی استانها از جمله هرمزگان، سیستانوبلوچستان، کرمان، فارس و بوشهر شاهد خسارتهای سنگین ناشی از وقوع سیل بودیم. نکته قابل توجه در این میان این است که در برخی مناطق سیلزده، پیش از این هشدار خشکسالی داده میشد!
به گزارش «وطنامروز»، چند روز از بارشهای سیلآسا و کمنظیر در کشور میگذرد و بهرغم امدادرسانی همهجانبه به سیلزدگان، شرایط در برخی استانها بویژه سیستانوبلوچستان هنوز به حالت عادی بازنگشته، راههای ارتباطی تعدادی از روستاها همچنان مسدود است و همچنین آبگرفتگی برخی مناطق مسکونی به طور کامل رفع نشده و عملیات نیروهای امدادرسان در آنها همچنان ادامه دارد.
* حضور وزیر کشور در مناطق سیلزده
پس از آنکه احمد وحیدی، وزیر کشور به استانداران سیستانوبلوچستان، کرمان، فارس و هرمزگان دستور داد هر چه سریعتر به وضعیت هموطنانی که در حادثه سیل اخیر دچار گرفتاری شدهاند، رسیدگی شود، همه امکانات برای اجرای این دستور بسیج شد و تیمهای فنی و بازرسی برای ارزیابی میزان خسارتهای وارده به استانهای سیلزده اعزام شدند. وزیر کشور البته پس از صدور این دستور عازم مناطق سیلزده شد تا از نزدیک در جریان میزان خسارتها و روند امدادرسانی قرار گیرد. در این سفرها مقامات استانی گزارشهایی از خسارتهای وارد شده بر اثر سیلاب ارائه کردند و همچنین راهکارهای جلوگیری از بروز خسارتهای سنگین در سیلابهای آتی بررسی شد. وزیر کشور در سفر به کرمان گفت: دولت با حمایتهای خود نهایت مساعدت و تلاش خود را برای تسکین آلام مردم سیلزده جنوب کرمان به کار بسته است. وحیدی افزود: اکنون ما مشکل آبگرفتگی در این منطقه نداریم اما خسارتهایی به دامها، کشاورزی، اموال و منازل مسکونی مردم وارد شده است. وزیر کشور گفت: همه دستگاهها از جمله فرمانداری، شهرداری، سپاه پاسداران و جمعیت هلالاحمر در امدادرسانی پس از حادثه پای کار بودند و فعالیتهای خوبی در رودبار جنوب کرمان صورت گرفته است. وحیدی درباره ضرورت پیشگیری از بروز خسارتهای مشابه در آینده اظهار داشت: طی برنامهای طولانیمدت، دیواربندیهای رودخانههای رودبار جنوب باید تقویت شود که در شرایط سیلابها مقاومت بیشتری داشته باشد تا در آینده شاهد این حجم از خسارتها نباشیم. وزیر کشور همچنین راهی مناطق سیلزده هرمزگان در شرق این استان شد تا از نزدیک وضعیت مناطق شهری و روستایی را که بر اثر سیل آسیب شدیدی دیدهاند بررسی کرده و در این زمینه مساعدتهای لازم را به عمل آورد. وحیدی سپس به منظور بررسی آخرین وضعیت سیلزدگان در شهرهای جنوبی فارس وارد فرودگاه لامرد شد.
* سفر وزیر نیرو به کنارک
امدادرسانی همهجانبه به سیلزدگان در نقاط مختلف کشور از جمله سیستانوبلوچستان همچنان ادامه دارد و البته هنوز مشکلات مردم در مناطق سیلزده به طور کامل رفع نشده است. وزیر نیرو که برای بررسی وضعیت امدادرسانی به مردم کنارک به این شهرستان سفر کرده بود، گفت: با همکاری گروههای جهادی، تلاش کارکنان آبفا و دیگر اقدامات انجام شده، خوشبختانه بخش قابل توجهی از کار امدادرسانی انجام شده است. علیاکبر محرابیان تاکید کرد: باید تا انتهای مشکلات در کنار مردم باشیم تا همه مشکلاتی که بر اثر این سیل به وجود آمده برطرف شود. وی افزود: اکنون باید به فکر پاکسازی شهر بود و مراحل نهایی امدادرسانی و شروع عملیات بازسازی را در دستور کار داشت.
* خسارت صدها میلیارد تومانی به کشاورزان چابهار و قصرقند
مدیر جهاد کشاورزی شهرستان چابهار اظهار کرد: برآوردهای پس از وقوع سیل، حکایت از خسارت سنگین به بخش کشاورزی شهرستان چابهار دارد. نورالدین میرلاشاری به ایسنا گفت: پس از کاهش بارندگیها، کارشناسان جهاد کشاورزی به مناطق آسیبدیده شهرستان اعزام و در حال بررسی آخرین وضعیت خسارت وارده به کشاورزان هستند. وی تصریح کرد: متاسفانه راه دسترسی به بسیاری از مزارع و باغات همچنان مسدود است و نمیتوان برآورد دقیقی از حجم خسارات وارده داشت اما برآورد ریالی حجم خسارات بالغ بر صدها میلیارد تومان است. مدیر جهاد کشاورزی شهرستان قصرقند نیز اظهار کرد: در برآورد اولیه خسارت در بخش کشاورزی به ۸۵ هکتار از اراضی زراعی این شهرستان خسارت وارد شده است. عبدالناصر رئیسی افزود: میزان برآورد اولیه خسارت وارده به کشاورزان بیش از ٧٠ میلیارد ریال بوده است. همچنین فریدالدین سلیمی طبس، معاون بهبود برنامهریزی و امور اقتصادی سازمان جهاد کشاورزی استان سیستانوبلوچستان گفت: براساس برآوردهای اولیه کارشناسان سازمان جهادکشاورزی در شهرستانهای جنوبی استان تاکنون خسارات عمدهای به حدود ١٣ هزار هکتار اراضی زراعی زیر کشت محصولات جالیزی و سبزی و صیفی، ۶٢٢ هکتار باغ، ۵۶٠ دامداری روستایی و عشایری، ٢٨ باب گلخانه، ١١۵ کلنی زنبور عسل، ٢٨٠ حلقه چاه و ٩٨ رشته قنات، ١۵٢ کیلومتر جاده دسترسی به مزارع، ٢١٢ هکتار سیستم نوین آبیاری، ١٨٩ کیلومتر انتقال آب با کانال و لوله، ۴۵٧ بند و سازه آبخیزداری و ۵۴ استخر پرورش ماهی وارد شده است. وی افزود: برآورد اولیه میزان خسارت اعلام شده تاکنون به بیش از ٢ هزار و ۵١٨ میلیارد ریال رسیده است و شهرستانهای چابهار، دلگان، زرآباد و کنارک، خسارت بیشتری را متحمل شدهاند.
* امدادرسانی به ۹ هزار آسیبدیده در سیستانوبلوچستان
مدیرعامل جمعیت هلالاحمر سیستانوبلوچستان گفت: ۲۶۳ تیم امدادی متشکل از ۱۲۸۲ نجاتگر و پرسنل خدمات لازم را به ۹۵۸۰ نفر آسیبدیده ارائه کردهاند. علیرضا میربهاءالدین افزود: در پی بارندگیهای روزهای گذشته خساراتی به ۱۰۱ روستا از توابع شهرستانهای چابهار، کنارک، دلگان، سرباز، سراوان، فنوج، سیب و سوران، خاش، مهرستان، نیکشهر، ایرانشهر، زابل، زاهدان، زهک، نیمروز و هیرمند وارد شد. وی اظهار کرد: همه نیروهای امدادی در آمادهباش کامل برای رخدادهای احتمالی در هفته جاری هستند و البته امدادرسانی به آسیبدیدگان همچنان ادامه دارد. مدیرعامل جمعیت هلالاحمر سیستانوبلوچستان همچنین از ارسال محموله 120 تنی جمعیت هلالاحمر به شهرستان چابهار خبر داد و گفت: محموله ارسالی شامل اقلام امدادی و زیستی است که در حال توزیع بین آسیبدیدگان سیل است. وی ادامه داد: 13 شهرستان و 55 روستا در سطح استان دچار سیل و آبگرفتگی شدند و جمعیت هلالاحمر با تمام توان خود در کنار آسیبدیدگان بوده است و خدمات امدادرسانی ما همچنان ادامه خواهد داشت.
* حجم ذخیره سدهای هرمزگان به 91 درصد رسید
استان هرمزگان پیش از بارندگیهای اخیر شرایط مناسبی از نظر وضعیت منابع آبی نداشت اما در حال حاضر حجم ذخیره سدهای این استان به 91 درصد رسیده است. سیل ویرانگر هفته گذشته تمام مناطق هرمزگان را در برگرفت و خسارتهای فراوانی به زیرساختها شامل آب، برق، مخابرات، راه، پلها، واحدهای مسکونی و زمینهای کشاورزی وارد کرد. بر اساس اعلام هواشناسی هرمزگان، میناب با ۲۷۲ و رودان با ۱۷۶ میلیمتر بیشترین بارشها را داشتند که آسیب بسیاری هم متحمل شدند. این بارشها موجب آبگرفتگی و جاری شدن سیلاب در برخی مناطق شهری و روستایی و خسارت به زیرساختهای عمومی شد. با توجه به وسعت آبگرفتگی بویژه در منطقه شهری میناب، تیمهای مدیریت بحران استانداری و گروههای امدادی جمعیت هلالاحمر هرمزگان از ساعتهای اولیه وقوع سیل در منطقه حضور یافتند و خدماترسانی همچنان ادامه دارد. بر اساس اعلام مقامات محلی، بیش از یکهزار منزل در ۳۰ محله شهرستان میناب در جریان بارندگی هفته اخیر دچار آبگرفتگی شد. نکته قابل توجه این است که در پی بارندگیهای چند روز اخیر، حجم ذخیره آب سدهای استان هرمزگان که خالی و رو به پایان بود، به بیش از ۹۱ درصد رسیده و در حال حاضر ۱۰۰ درصد آبگیری کامل شده است. جالبتر اینکه حجم مخزن سد استقلال جوابگوی میزان بارشها نبود. تمام دریچههای اضطراری سد استقلال میناب پس از بارندگیها و پر شدن حجم آن باز شد و البته نسبت به تخلیه روستاهای پایین دست اقدام شده بود.
* خسارت 1300 میلیارد تومانی به تأسیسات زیربنایی فارس
فرمانداران شهرستانهای چهارگانه جنوب فارس شامل لارستان، خنج، گراش و اوز به همراه نمایندگان مردم این شهرستانها در مجلس شورای اسلامی در نشست شورای مدیریت بحران حضور یافتند و گزارش آخرین وضعیت سیلزدگان این مناطق را به وزیر کشور ارائه دادند. همچنین اسماعیل محبیپور، معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری فارس در جلسه با وزیر کشور آخرین جمعبندی و گزارش نهایی از میزان خسارات وارد شده به شهرهای جنوبی و شرقی فارس را در بخشهای گوناگون به وزیر کشور ارائه داد. مطابق این گزارشها، سیل روزهای ۱۲ و ۱۳ دیماه بیش از ۱۳۰۰ میلیارد تومان به زیرساختها و تاسیسات زیربنایی در استان فارس خسارت زده وارد کرده است.
* خسارت 505 میلیارد تومانی به کشاورزان جنوب کرمان
رئیس سازمان جهاد کشاورزی جنوب کرمان از برآورد اولیه خسارت ۵۰۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی سیلاب به بخش کشاورزی این منطقه خبر داد. سعید برخوری به ایرنا گفت: سیلاب اخیر ۴۲ میلیارد تومان به زیرساختهای مختلف شهرستان فاریاب و 140میلیارد تومان به بخش کشاورزی رودبار جنوب خسارت وارد کرد. همچنین باید به خسارت ۲۲۰ میلیارد تومانی در منوجان و خسارت ۶۲ میلیارد تومانی در قلعه گنج در حوزه کشاورزی اشاره کرد. این خسارتها در جیرفت 33 میلیارد تومان برآورد شده است.
* تداوم امدادرسانی به سیستانوبلوچستان
شرایط زندگی برای مردم در مناطق سیلزده استان سیستانوبلوچستان همچنان حالت عادی و مناسبی ندارد و تیمهای امدادی همچنان مشغول فعالیت و خدمترسانی هستند. راههای ارتباطی بیش از 40 روستا در این استان همچنان مسدود است و مشکل آبگرفتگی در برخی مناطق رفع نشده است. رئیس جمعیت هلالاحمر از بهکارگیری نیروهای پشتیبان سایر استانها برای تخلیه هر چه سریعتر آب از منازل شهروندان خبر داد.
همچنین جانشین فرمانده انتظامی استان نیز در بازدید میدانی از مناطق سیلزده جنوب استان با اشاره به تداوم روند امدادرسانی به سیلزدگان گفت: امنیت و آرامش در مناطق سیلزده استان برقرار است. سرهنگ مرتضی جوکار افزود: پس از تلاشهای شبانه روزی پلیس و سایر نیروهای امدادی و همکاری خوب مردم، حجم آب در بسیاری از مناطق سیلزده کاهش یافته و روند کمکرسانی سرعت بیشتری گرفته است.
همچنین نخستین محموله از 15 هزار بسته معیشتی بنیاد مستضعفان برای مناطق سیلزده جنوب و شرق کشور اعزام شد. ارزش هر بسته 500 هزار تومان است.
* ورود سامانه بارشی جدید به کشور از دوشنبه
سازمان هواشناسی با اشاره به ورود سامانه بارشی جدید به کشور از دوشنبه هفته جاری از تداوم بارشها در استانهای گیلان، مازندران و گلستان خبر داد. رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا از ورود سامانه بارشی جدید به کشور از بعدازظهر روز دوشنبه، ۲۰ دیماه خبر داد و گفت بر این اساس در روزهای دوشنبه و سهشنبه استانهای واقع در غرب، شمال غرب، جنوب غرب و دامنههای البرز مرکزی بارانی خواهد بود. صادق ضیاییان دیروز با بیان اینکه از امروز جمعه (۱۷ دیماه) تا دوشنبه (۲۰ دیماه) در اکثر نقاط کشور جوی پایدار پیشبینی میشود، اظهار کرد: این روند در شهرهای صنعتی و پرجمعیت با افزایش غلظت آلایندهها همراه خواهد بود. وی افزود: بعدازظهر شنبه (۱۸ دیماه) و طی روز یکشنبه (۱۹ دیماه) در استانهای گیلان، مازندران و گلستان بارش پراکنده باران پیشبینی میشود. وی همچنین ضمن اعلام اینکه از بعدازظهر دوشنبه سامانه بارشی جدیدی وارد کشور میشود، گفت: طی روزهای دوشنبه و سهشنبه در استانهای واقع در غرب، شمال غرب، جنوب غرب و دامنههای البرز مرکزی بارش باران پیشبینی میشود.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با دکتر سیدجواد میری عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پیوست فرهنگی مکتب سلیمانی
دکتر سیدجواد میری، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در گفتوگو با «وطنامروز» سعی کرد به این سوال پاسخ دهد که برای تبدیل شدن جبهه مقاومت از یک جبهه نظامی به یک جبهه تمدنی، چه برنامهای را باید در پیش گرفت؟ اصلیترین پاسخ دکتر سیدجواد میری، داشتن نگاه مردمشناسانه و گسترش ارتباطات فرهنگی بین مردم کشورهای متعلق به جبهه مقاومت است تا در اثر کثرت این ارتباطات اجتماعی، درهمتنیدگی فرهنگی ایجاد شده و این درهمتنیدگی فرهنگی به شکلگیری یک حوزه تمدنی جدید بینجامد. ***
* جناب دکتر میری! از نگاه شما به عنوان یک فرد آکادمیک و یک جامعهشناس، چه راهکارهایی برای توسعه فرهنگ مقاومت در بین مردم وجود دارد؟
پیش از اینکه به بحث اصلی وارد شویم، باید به این نکته اشاره کنم که ما باید از زاویه یک فرد آکادمیک به این سوال پاسخ دهیم که اساسا ابعاد ملی، منطقهای و جهانی سازمان سپاه قدس چگونه میتواند توسعه و بسط پیدا کند که برآیند آن ارتقای تمدنی ایران به مثابه امالقرای شیعی و اسلامی باشد و به نوعی در راستای اهداف احیای تمدنی جهان اسلام باشد؟ و آیا اینها امکان دارد یا ندارد؟
دومین نکته این است که وقتی درباره سردار سلیمانی و به تبع آن سپاه قدس صحبت میکنیم، در حال صحبت درباره نهادی ذیل نظام جمهوری اسلامی هستیم؛ طبیعتا نظام هم اهداف خاصی را برای خود تعریف کرده است، حال باید پرسید این اهداف اساسا بدون نگاه آنتروپولوژیک، بدون نگاه مردمشناسانه و انسانشناسانه قابل تحقق است یا خیر؟
مایلم ابتدا به این موضوع بپردازم که اساسا مسالهای را که قصد داریم درباره آن صحبت کنیم، مساله جدیدی است یا قبلا هم به آن پرداخته شده است؟ آیا قبلا کسی در باب این موضوع سخن گفته است؟ جواب مثبت است. نخستین کسی را که در فضای ایران میتوانیم پیدا کنیم که به دقت به این موضوع پرداخته است، شهید مصطفی چمران است.
شهید دکتر مصطفی چمران کتابی دارد با عنوان لبنان که اساس این کتاب به سال 1362 بازمیگردد، یعنی حدود 40 سال پیش برای نخستینبار در ایران چاپ میشود. این دستنوشتهها و تأملات شهید چمران درباره لبنان و سپس چگونگی ربط و پیوست فعالیتهای نظامی و نگاه آنتروپولوژیک از نظر شهید چمران در حداقل 70-60 سال پیش به نظر من کار بسیار بینظیری است. جالب اینجاست که شهید چمران شخصی است که فیزیک پلاسما در آمریکا خوانده و تا جایی هم که من اطلاع دارم، کار آنتروپولوژیک به معنای آکادمیک کلمه نکرده است ولی جالب است که این آدم وقتی وارد لبنان میشود و زمانی که قرار است طرح خود را که احیای شیعه است -که در وضعیت اقلیت قرار گرفته و در حاشیه مانده بودند- اجرایی کند، تحلیلهای مردمشناسانه جالبی دارد. او قرار است ذیل برنامه امام موسی صدر در حوزه اقتصادی، فرهنگی، دینی، سیاسی و امنیتی که دارد شیعه را احیا میکند، آن هم در لبنانی که در وضعیت بسیار پیچیدهای قرار گرفته است، فعالیت کند. در پی پیدایش اسرائیل در سال 1948، آوارگان فلسطینی به جنوب لبنان آمدهاند. در این شرایط یک درگیریهایی فلسطینیان با اسرائیلیها دارند، از سویی یک درگیریهایی نیز فلسطینیها با لبنانیها دارند، زیرا یک نگاهی لبنانیها به فلسطینیها دارند که ما شما را راه دادیم که اینجا باشید؛ در نتیجه تضادهایی بین این نیروها پیدا میشود و قدرتهای دیگری در بیرون از لبنان -چه قدرتهای عربی و چه ایران زمان محمدرضاشاه پهلوی و چه قدرتهایی مثل شوروی، آمریکا و کشورهای دیگر- روی معادلات درونی لبنان تأثیر میگذارند؛ حال در این شرایط، فردی مانند شهید چمران آمده و وارد اینجا شده است.
تحلیلی که شهید چمران میدهد، بسیار جالب است؛ اولاً یک عقبه تاریخی از لبنان ارائه میدهد که لبنانیها چه کسانی هستند، از کجا آمده و چطور آمدهاند و چطور شد این طوایف به وجود آمدند. چرا تشکیلات سازمانی اینها روی مفهوم طایفه شکل گرفت؟ چرا ساختار سیاسی به جای اینکه روی مفهوم ملت شکل بگیرد، روی مفهوم طوایف شکل گرفت و بعد طوایف هم بر اساس مذهب و دین از هم جدا شدند؟ نقش استعمار فرانسه در ساختار لبنان چیست؟ چطور شد زیرساختهای فرهنگی لبنان به جای اینکه به جهان اسلام پیوند داشته باشد با اینکه دوران بسیار طولانی بخشی از امپراتوری عثمانی بوده، به فرانسه گره میخورد و این کشور تبدیل به امالقرای لبنان شده است؟ بعد نقش زیربنای اقتصادی و مباحث تجاری در ساختار حکمرانی لبنان چگونه است؟ و مسائلی از این دست. این آدم میخواهد در این کشور یک کار سیاسی و نظامی کند اما آمده با نگاه آنتروپولوژیک زمینههایی را فراهم میکند. جالب اینجاست کاری که امام موسی صدر و شهید چمران مشخصا انجام میدهند، از درونش جنبش امل و بعدا حزبالله بیرون میآید و بیداری شیعیان در منطقه شامات قدیم یا لبنان امروزی اتفاق میافتد و بعد بر ژئوپلیتیک آن منطقه یعنی شامات و بینالنهرین و بعد روی فلسطین تأثیر میگذارد. این اقدامات امام موسی صدر و شهید چمران ماندگار میشود و امروز حزبالله به عنوان یک نیرو در میان مسیحیان و اهل تسنن نیز شناخته شده و مقبول است.
به تبلیغاتی که در تلویزیونهای غربی میشود، زیاد توجه نکنید. من در لبنان بودم و یادم میآید نخستینباری که وارد لبنان شدم، یک راننده تاکسی که آمده بود ما را ببرد، دیدم عکس شهید سیدعباس موسوی را نصب کرده است. خب! شما میدانید سیدعباس موسوی یکی از مؤسسان و دومین دبیرکل حزبالله لبنان بود. گفتم: شما از شیعیان لبنان هستید؟ گفت: خیر! من مسیحی هستم و سید را دوست دارم.
چطور شده مسیحیان آنجا حزبالله و بعد سیدعباس موسوی و سپس سیدحسن نصرالله را به عنوان نماد هویت خود میدانند و صرفا در قالب طایفهای نمیبینند. درست است که سیاستمداران مسیحی و اهل تسنن هنوز به خاطر اینکه از جاهای دیگر تغذیه میشوند، در قالبهای طایفهای حرکت میکنند اما بدنه جامعه با این همه بمباران تبلیغات منفی، حزبالله لبنان و تشیع را به مثابه نماد هویت خود میبیند.
حالا یک انسانی آمده با اینکه به لحاظ آکادمیک در حوزه آنتروپولوژیک تحصیل نکرده است، توانسته در یک دورهای با یک تیم کوچکی، با خلاقیتی که به خرج داده است، چنین فضایی را ترسیم و یک حرکت ماندگار خلق کرده است.
حال بازگردیم به حرکت شهید سلیمانی. رهبر انقلاب اسلامی درباره شهید سلیمانی گفتند سردار سلیمانی یک مکتب بود. برای اینکه این مکتب تداوم داشته باشد و حضور سپاه قدس به مثابه بازوی برونمرزی نظام بخواهد تقویت شود، باید کارهای عمدهای انجام شود؛ یک کار در حوزه افکار عمومی ایران است که به نظر من تقریبا هیچ کار فرهنگی دقیقی نشده و این کارهای احساسی و هیجانی هم که میشود، نمیتواند برای کودکان و نوجوانان، جوانان، افکار عمومی، دانشجویان و نخبگان به صورت جدی موثر باشد. اگر چه کارهای احساسی نیز لازم است، لکن هر کدام از اینها زبان خاص خودش را دارد. در هر صورت این کار در داخل انجام نشده است.
سپاه قدس دستاوردهای زیادی در منطقه داشته اما اگر این دستاوردها بخواهد تداوم داشته باشد، شما نمیتوانید صرفا با قدرت نظامی و سختافزاری کارها را پیش ببرید. یک قسمت نرم و فکری هم دارد که باید به آن توجه کرد.
به عنوان مثال ما سالها در سوریه حضور داشتهایم و برای برقراری امنیت و ثبات در آن کشور تلاش کردهایم و شهید دادهایم ولی چرا دانشگاههای ما اصلا دانشجویان سوری ندارند یا انگشتشمار هستند؟ چرا دانشجویان ما در لبنان حضور ندارند و چرا دانشجویان لبنانی در ایران نیستند؟ چرا وزارت علوم ایران نتوانسته یک برنامهای مانند تبادل دانشجو در اروپا به نام سقراط داشته باشد؟ اروپاییها تقریبا از سال 1990 در حال برگزاری چنین برنامههایی هستند و من خودم ذیل این برنامه از سوئد به انگلستان رفتم تا یک سال درس بخوانم و همه هزینهها را هم کشور سوئد میداد. جمهوری اسلامی باید چنین برنامههایی تعریف کند تا تبادل دانشجو و استاد و ارتباطات آکادمیک داشته باشیم و این برنامه اساسا هیچ ربطی هم به کار نظامی، امنیتی و اطلاعاتی ندارد. این برنامه باید صرفا یک برنامه علمی و دانشجویی باشد. دستاوردی که این برنامه میتواند در بسط فرهنگ مقاومت در کشورهای سوریه، یمن، لبنان، عراق، افغانستان و پاکستان داشته باشد، بسیار زیاد است.
* به نظر شما نهاد جامعهالمصطفی همین کارکردی را که شما میگویید ایفا نمیکند؟
ببینید! کاری که جامعه..المصطفی میکند، کاری است که صرفا روی حوزه مسائل دینی است و عملا هم در یک فاز خاصی قرار میگیرد و بدنه جامعه ایران را درگیر نمیکند یا بدنه جوامع آنها را با ما درگیر نمیکند. ما باید کاری کنیم اینها به ایران بیایند یا ایرانیها به دانشگاههای آنها بروند. متاسفانه اتفاقی که در قرن اخیر افتاده، این است که مثلاً فرانسه با اینکه از نظر جغرافیایی خیلی با ایران فاصله دارد اما برای ذهن بخشی از جمعیت ایران همسایه حساب میشود اما سوریه، عراق و لبنان با اینکه در منطقه ما هستند، در ذهن همان بخش از جمعیت بسیار دور به نظر میرسند. تغییر این فرهنگ و ذهنیت را سپاه قدس نمیتواند انجام دهد، این کاری است که کسانی که در حوزه آنتروپولوژی کار میکنند باید انجام دهند.
* یعنی شما معتقدید در کنار کار نظامی، یک گروه مردمشناس هم باید در حوزه جبهه مقاومت کار کنند؟ دقیقاً کارویژه این تیم تحقیقاتی چه باید باشد؟
کار این گروه تحقیقاتی باید این باشد که ببینند مردم آن کشور وقتی میگویید ایران، در ذهنشان چه تداعی معانیای دارد؟ تشیع برای آنها چیست؟ اسلام در ذهن آنان چیست؟ چقدر با ذهن ما متفاوت است؟ مثلا کردهای آنجا چطور فکر میکنند؟ نه اینکه بیاییم فقط تحلیلهای ژئوپلیتیکی کنیم، آنها جای خود را دارد اما تحلیلهای زمینهای و مردمشناسانه لازم است.
ما میتوانیم به کارهای سپاه قدس و کلانبرنامه سپاه قدس ۳ نگاه داشته باشیم؛ یک نگاه، نگاه ایدئولوژیک است به این معنا که خیر و شر ببینیم.
نگاه دوم این است که دیدمان صرف سیاسی باشد؛ یعنی آنجایی که ایران و سپاه حضور مستشاری دارد، این را بیاییم تقلیل دهیم به یک مساله سیاسی و صرفاً از جنبه سیاسی ببینیم. مثلا به صورت پروتکلی نمایندههای مجلس ایران به این کشورها بروند و نمایندگان این کشورها هم به ایران بیایند، ۲ خبر تهیه شود و پشت صحنه هم قرارهای پنهانی و سیاسی با هم بگذارند. ببینید! هر کدام از اینها ممکن است جایگاهی داشته باشد اما تقلیل مساله به همین چیزها هم ما را به جایی نمیرساند، چرا که نمیتواند تداوم داشته باشد و نمیتواند عمق تمدنی ایجاد کند.
اما نگاه سوم که جامعتر است، نگاه آنتروپولوژیکال است، یعنی هم به آن منطقهای که حضور دارید نظر دارید و هم به کارهای سپاه قدس و میراثی که سردار سلیمانی طی بیش از ۲ دهه از خود باقی گذاشت و امتداد و تداوم آن در بین ملتها نظر دارید.
سردار شهید سلیمانی را میتوان معمار یک بنا و دستگاه عظیم در منطقه دانست که بیش از 20 سال در قالب فرماندهی سپاه قدس به پرورش و گسترش آن اهتمام ورزید. بالطبع هر معماری دارای افکار، عقاید و طرحهایی است تا مبتنی بر آنها ساختمان را بنا کند. سردار سلیمانی دارای یک نگاه و الهیاتی بود که آن الهیات کاملا منطبق بر الهیات انقلاب اسلامی با محوریت ولایت فقیه بود به طوری که همانگونه که شهید سلیمانی در وصیتنامه خویش ذکر کرده است، عاقبت بهخیری و رضایت خدا را در تبعیت از ولی فقیه میداند. او نظام جمهوری اسلامی را حرم میداند و شرط ماندن سایر حرمها و اهتزاز پرچم دین و اهلبیت را در گرو اعتلای نظام جمهوری اسلامی میبیند.
حال شهید سلیمانی در ذیل این الهیات، معادلات تمدنی در این برهه تاریخی را اندیشیده و ارتباطات و شبکههای عمیقی هم در منطقه و دنیا ایجاد کرده بود. مبتنی بر همین دستگاه و منظومه فکری سیستمی ایجاد کرده بود که حتی بعد از خودش نیز ادامه پیدا میکند و به سمت همان اهداف در حرکت است. امروز ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر بخواهیم جریانی که سردار سلیمانی ایجاد کرده است، در داخل و خارج تداوم پیدا کند، نیازمند مؤلفههایی هستیم تا نه تنها در عرصه نظامی، بلکه در عرصه دیپلماتیک، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تداوم پیدا کند و ما را از جنبههای مختلف تقویت کند. مکتب سردار سلیمانی فقط یک مکتب نظامی نیست، لذا نباید امر نظامی صرفا برای امر نظامی باشد، بلکه باید بتواند پیوست ملی ما را تقویت کند، باید پیوست تمدنی شیعه را در منطقه و جهان اسلام تقویت کند و در احیای تمدنی جهان اسلام حرکت کند و بتواند آلترناتیوی را ایجاد کند که این آلترناتیو برآمده از ایدهآلهای انقلابی است که در 57 شکل گرفته و از درون آن ایدهآلها یک نظامی به نام نظام جمهوری اسلامی تشکیل شده است.
معماری سردار سلیمانی به مثابه یک معمار ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیست، طی تقریبا ۴ دهه از عمر ایشان، دستاوردهای بزرگی را برای کشور و نظام به همراه داشته است. برای مثال کشتیگیران در طول عمر حرفهایشان میتوانند نهایت 5 سال در اوج باشند و کشتیگیری که بتواند یک دهه در اوج باشد، باید نابغه باشد؛ کشتیگیری که بتواند در دوره جوانی، نوجوانی و بزرگسالان و پیشکسوتان در اوج باشد، شاید این افراد به اندازه انگشتان دست باشند. حالا یک انسانی در طول ۴ دهه در میان تلاطمهای ملی، منطقه و جهانی در اوج کارآمدی بوده که این در دنیا کم نظیر است.
در این یک دهه اخیر که منطقه و کشور با التهابات فراوانی رو به رو بوده است، اگرچه وزرای خارجه جمهوری اسلامی به صورت رسمی نقش ایفا کردهاند اما آن کسی که به صورت جدی در معادلات منطقه و حتی جهان اثرگذار و معمار اصلی سیاست خارجی ایران به معنای واقعی کلمه بوده، سردار سلیمانی است. این معمار بزرگ برای آینده جمهوری اسلامی و منطقه و جهان، چشماندازی را ترسیم کرده است و ما امروز اگر بخواهیم این دستاورد بزرگ را در راستای ارتقای تمدنی تداوم دهیم، باید درباره امتداد اجتماعی و حتی آکادمیک جریان یا مکتب سردار سلیمانی به صورت جدی اندیشهورزی کنیم.
ببینید! بعد از قتل آغامحمدخان قاجار در قفقاز، هر چرخشی که در معادلات جهانی شده، ما ضرر کردیم. یعنی بازی بزرگ بین روسیه و انگلستان، برآیندش برای ما تجزیه خاک ایران، نابودی حکومت مرکزی و نفوذ در حکومت مرکزی بوده و کاملا شیرازه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ما را نابود کرده است. وقتی ما نابود شدیم، در کنار ما عثمانی هم به این درد گرفتار شد و اساسا شرق از بین رفت. یعنی این نبوده که ما از بین رفتیم و باقی همسایگان در خوشی بودند. به دلیل اینکه ما خیمهگاه بودیم، هر آسیبی جدیای به ایران وارد شده، بر کشورهای اطراف ما نیز اثر منفی داشته است. در غرب آسیا و کشورهای اسلامی حداقل در ۶00 - ۵00 سال اخیر ایران و ترکیه خیمهگاه بودهاند و به تعبیری 2 بازوی شرق بودند و با یکدیگر هم رقابت داشتند. این دو کشور در استعمار قرن 19 فرو ریختند و آسیبهای شدیدی خوردند که پیامدهای آن تجزیه خاک و بسیاری مسائل برای کشورهای دیگر بود.
بازی بزرگ استعمار قرن 19 یک چرخش بود که ما ضرر کردیم. پس از آن جنگ اول جهانی رخ داد که باز هم ما ضرر کردیم، در حالی که ما نه در جنگ بودیم، نه قدرت حضور داشتیم. سپس جنگ دوم جهانی شد که باز هم ما ضرر کردیم. بعدا بازی جنگ سرد شد و باز هم ما ضرر کردیم و قسمتهایی از خاکمان از جمله بحرین از ما جدا شد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ظهور آمریکا به عنوان قدرت بلامنازع جهانی، اتفاق بعدی بود اما اینجا آنجایی بود که ما به واسطه انقلاب اسلامی تقریبا توانستیم بایستیم ولی باز از نظر اقتصادی بشدت آسیب دیدیم و بسیار ضعیف شدیم.
خب! وقتی ما مشاهده کردیم که با هر تکانه جهانی آسیب میبینیم، در این فضا ایدهای شکل گرفت که برای حراست از شرق نیازمند حضور همهجانبه هستیم. ما فهمیدیم باید حضور مستشاری و نظامی در منطقه خودمان داشته باشیم تا بتوانیم از خودمان و جهان اسلام صیانت کنیم.
از این منظر به نظر من شاید یکی از پاشنه آشیلهای تفکر نظامی در ایران، عدم پیوست آنتروپولوژیک است. این نکته اگر بتواند احیا شود و در ساختار درونی تفکر سپاه قرار گیرد، یقینا دستاوردهای نظامی صرفا در فاز نظامی توقف نخواهد کرد و در درازمدت موجبات تغییرات فرهنگی و به هم پیوستگی کشورهایی مثل ایران، عراق، سوریه و لبنان را فراهم خواهد آورد. حتی شاید در آیندهای نزدیک فلسطین به صورت کامل یا بخشی از آن احیا شود و بعضا امکان دارد منطقه قفقاز را که به صورت تاریخی با ایران پیوست دارد، با ایران همراه کند. این مساله میتواند تبعات ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک شگرفی در جهان داشته باشد. به عنوان مثال تصور کنید ایران که یکی از بزرگترین ذخایر گاز جهان را دارد، میخواهد گاز خود را به کشورهای سردسیری مانند اروپا برساند. باید این گاز را از راه روسیه و ترکیه برساند. ترکیه به نوعی رقیب ایران است، روسیه نیز به نوعی رقیب ایران است و این کشور هم میخواهد گاز خود را بفروشد، آن هم در شرایطی که گرفتار رقابت و دشمنی شدید تمدنی با اروپای غربی و مشخصا آمریکاست. نفوذ آمریکا و دولتهای اروپایی در اوکراین که به عنوان یک گذرگاه مهم به حساب میآید، باعث شده روسیه دچار مشکلات عدیدهای شود. حال ایران باید گاز را از کدام مسیر بفروشد؟ اگر ایران بخواهد سرخود این کار را کند، بالاخره رقبای جهانی هم وجود دارند. حال این زمینه نظامی که فراهم شده، مثلا از داخل تهران به تبریز شروع کنید تا برسید به عراق و از عراق هم سوریه و سپس بنادر مدیترانه سوریه و از آنجا گاز بخواهد به اروپا حرکت کند، این چه تحولات ژئواستراتژیک و ژئواکونومیکی میتواند ایجاد کند اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، این راه صرفاً نظامی نیست و ذهنهای مردم نیز باید آماده و درگیر شود. این کاری است که سپاه و نظامیان نمیتوانند انجام دهند، این کاری است که یک دانشگاه به صورت اعم و مشخصا علوم اجتماعی میتواند انجام دهد.
تمام صحبت من روی همین موضوع است که این پیوست آنتروپولوژیک را چگونه میتوانیم در بالاترین سطوح سیاستگذاریهای کلان کشور درک و درونی کنیم. شورای امنیت ملی یا نهادهای سیاستگذاری کلان کشور در سطح جهانی وقتی میخواهند در سطح جهانی بیندیشند، صرفاً جنبه سیاسی و نظامی مساله را نبینند و واقعا این پیوست آنتروپولوژیک را درونی کنند، اگر نه این دستاوردها ممکن است که با تغییر، نیست و نابود شود.
ما صرفا انرژی خود را روی مسائل نظامی و مستشاری گذاشتیم و فکر میکنیم فقط در رأس حکومتها باید کارها انجام شود، هماهنگیها، همسوییها و همگراییها باید باشد ولی این بستر را چه کسی میتواند آماده کند؟ اینجاست که فقط دستگاه نظامی و انتظامی نباید باشد، وزارت علوم و دستگاه سیاستگذاری علم کشور هم باید باشد، بدنه دانشگاه هم باید باشد. تا این در ذهنها ممارست و تمرین نشود و عادتواره ذهنی ما نشود، ما نمیتوانیم به مقاومت امتداد و عمق دهیم.
***
لزوم تبادل فرهنگی بین کشورهای جبهه مقاومت
ما سالها در سوریه حضور داشتهایم و برای برقراری امنیت و ثبات در آن کشور تلاش کردهایم و شهید دادهایم ولی چرا دانشگاههای ما اصلا دانشجوی سوری ندارند یا انگشتشمار هستند؟ چرا دانشجویان ما در لبنان حضور ندارند و چرا دانشجویان لبنانی در ایران نیستند؟ چرا وزارت علوم ایران نتوانسته یک برنامهای مانند تبادل دانشجو در اروپا به نام سقراط داشته باشد؟ اروپاییها تقریبا از سال 1990 در حال برگزاری چنین برنامههایی هستند و من خودم ذیل این برنامه از سوئد به انگلستان رفتم تا یک سال درس بخوانم و همه هزینهها را هم کشور سوئد میداد. جمهوری اسلامی باید چنین برنامههایی تعریف کند تا تبادل دانشجو و استاد و ارتباطات آکادمیک داشته باشیم و این برنامه اساسا هیچ ربطی هم به کار نظامی، امنیتی و اطلاعاتی ندارد. این برنامه باید صرفا یک برنامه علمی و دانشجویی باشد. دستاوردی که این برنامه میتواند در بسط فرهنگ مقاومت در کشورهای سوریه، یمن، لبنان، عراق، افغانستان و پاکستان داشته باشد، بسیار زیاد است.
ارسال به دوستان
واکاوی دلایل اقتصادی اعتراضات در قزاقستان
بسته حمایتی و اقناعسازی پیششرط اصلاحات اقتصادی
اعتراضات در قزاقستان که از روز یکشنبه آغاز شده، برای چندمین روز متوالی همچنان ادامه دارد. اما معترضان از چه عصبانیاند؟ اعتراضها از زمانی شروع شد که مقامات این کشور، سقف قیمت ثابت گاز مایع را که مورد مصرف اتومبیل بسیاری از مردم است برداشتند و این مساله باعث افزایش قیمتها شد. اگر چه شروع اعتراضات به واسطه افزایش قیمت سوخت بود اما به سرعت مطالبات معترضان از معضل سوخت فراتر رفت. دولت قزاقستان اخیرا قیمت گاز مایع (الپیجی) را به صورت ناگهانی ۲ برابر کرد؛ موضوعی که به اعتراضات گسترده مردمی منجر شد و به رغم منحل شدن دولت و بازگشت قیمتها به سطح قبلی، اعتراضات کماکان ادامه دارد.
* افزایش قیمت سوخت، عامل اعتراضات
اوایل سال 2019 بود که دولت قزاقستان با هدف اینکه یارانه سوخت را حذف کند، با طراحی سیستم معاملاتی آنلاین تعیین قیمت گاز مایع (الپیجی) را به این سامانه سپرد. اعتراضها هنگامی آغاز شد که دولت سقف قیمت ثابت گاز مایع را که مورد مصرف خودروی بسیاری از مردم قزاقستان است برداشت و این مساله باعث افزایش قیمتها شد. هزینه تولید گاز مایع در قزاقستان لیتری ۸۰ تِنگه (واحد پولی قزاقستان) است و دولت سعی داشت قیمت را برای آنکه تولید گاز مایع زیانده نباشد، افزایش دهد اما پس از اعتراضات اخیر مجبور شد قیمت را به 50 تنگه برگرداند.
دولت قصد داشت طی هفتههای آینده یک مجتمع جدید پتروشیمی راهاندازی کند که نیاز به سالانه ۵۵۰ هزار تن گاز مایع دارد. دولت برای تامین خوراک این مجتمع یا باید صادرات گاز مایع را حدود ۴۰ درصد کاهش دهد یا اینکه با افزایش قیمت گاز مایع، مردم را به خرید بنزین برای مصرف خودروها ترغیب کند.
دولت گزینه دوم را انتخاب کرد و قیمت یک لیتر گاز مایع را از 50 به ۱۲۰ تنگه رساند. این رقم معادل ۲۸ سنت آمریکا یا ۸۴۰۰ تومان ایران به نرخ آزاد است. نتیجه آن، اوجگیری اعتراضات مردمی بود، چرا که بیش از یکسوم خودروهای آن کشور با سوخت گاز مایع فعالیت میکنند و اثرات تورمی ۲ برابر شدن قیمت سوخت مایع، گریبانگیر همه مردم خواهد بود. از طرفی، بیش از نیمی از خانوارهای این کشور هنوز دسترسی به گاز ندارند و به همین خاطر یکسوم آنها نیاز به انرژی خود را با استفاده از زغالسنگ و چوب تامین میکنند و ۲۰ درصد بقیه مردم از سوخت گاز مایع برای پخت و پز یا گرمایش خانه استفاده میکنند.
قیمت گاز مایع در قزاقستان کمتر از نصف قیمت بنزین یارانهای و یکچهارم بنزین در بازارهای جهانی است و به همین خاطر طی ۶ سال گذشته، مصرف گاز مایع این کشور تقریبا ۳ برابر شده و به 6/1 میلیون تن در سال رسیده است. تولید گاز مایع قزاقستان اما طی این سالها رشد چندانی نداشته و حدود 2/3 میلیون تن در سال است.
دولت قزاقستان بیش از هر زمانی به لزوم بازسازی کشور آگاه است و اتفاقا پروژه مجتمع جدید پتروشیمی نیز در راستای کاهش خامفروشی انرژیهای فسیلی کشور بوده اما اولویت دولت برای این کار، افزایش قیمت گاز مایع به جای کاهش خامفروشی آن در بازارهای خارجی بود.
* نبود زیرساخت و فرسودگی تجهیزات انرژی
قزاقستان بهرغم تولید روزانه 8/1 میلیون بشکه نفت، معادل نصف این مقدار زغالسنگ و ۳۲ میلیارد متر مکعب گاز، شرایط خوبی از لحاظ تامین انرژی ندارد. کمتر از ۲۰ درصد نفت خام تولیدی کشور در خود قزاقستان پالایش میشود و بقیه به صورت خام صادر میشود. بر اساس برآورد بانک جهانی، تولید ناخالص داخلی کشور حدود ۱۷۱ میلیارد دلار است اما جمعیت ۱۸ میلیون نفری قزاقستان سهم چندانی از ثروت عظیم کشور ندارند؛ اگرچه نسبت به دیگر شهروندان کشورهای آسیای مرکزی درآمد و سطح رفاه بالاتری دارند.
در پی افت قیمت نفت در سال ۲۰۱۴، تولید ناخالص داخلی این کشور نیز از ۲۳۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۳ به ۱۳۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ سقوط کرد و ارزش پول ملی کشور - تنگه - نصف شد. با رشد قیمتهای جهانی نفت، دوباره تولید ناخالص داخلی این کشور به ۱۸۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ افزایش یافت اما شیوع کرونا و خصوصا سقوط قیمت نفت در سال گذشته، دوباره اقتصاد قزاقستان را در منگنه قرار داد که کماکان افت ارزش پول رسمی این کشور ادامه دارد.
در حالی که قزاقستان صادرکننده گاز است اما نبود زیرساختها و فرسوده بودن تجهیزات انرژی، مردم را در وضعیت دشواری قرار داده است. فرسوده بودن تجهیزات در همه بخشهای انرژی این کشور مشهود است و عمر بخش اعظمی از آنها به دوران اتحاد جماهیر شوروی برمیگردد.
در مقام مقایسه، جمعیت قزاقستان حتی ۲ برابر جمهوری آذربایجان نیز نیست اما مصرف انرژی این کشور ۵ برابر آذربایجان است. بخش اعظمی از این انرژی به خاطر فرسوده بودن شبکه تبدیل به برق، انتقال و توزیع از بین میرود. شاید بیان این نکته جالب باشد که تولید برق قزاقستان ۵ برابر جمهوری آذربایجان است اما کسری برق، معضل همیشگی این کشور است، چرا که بخش بزرگی از آن در شبکه تلف میشود.
البته این موضوع را نیز باید یادآور شد که وسعت قزاقستان تقریبا ۲ برابر ایران است و تنها ۳ شهر آلماتی، نورسلطان و چیمکند بیش از یک میلیون نفر جمعیت داشته و مجموعا ۲۰ درصد جمعیت کشور را در خود جا میدهند. بقیه جمعیت در بیش از ۸۰ شهر در نقاط مختلف کشور پراکنده هستند و بخشهای وسیعی از آن نیز تقریبا خالی از سکنه است، لذا به صورت طبیعی بازسازی زیرساختهای کشور به دلیل وسعت آن مشکل است.
به هر حال، عدم توسعه زیرساختهای کشور، فقر، عدم تاثیرگذاری خامفروشی معادن فلزات و اورانیوم و ذخایر نفت، گاز و زغالسنگ کشور بر زندگی مردم عادی و از طرفی فساد مالی دولت و نبود دموکراسی دست به دست هم داده و مردم را به اعتراضات واداشته است.
* بیتکوین قربانی تنشها در قزاقستان
ناآرامیهای داخلی کشور قزاقستان و قطع شدن اینترنت این کشور تاثیرات منفی روی استخراج رمز ارز داشته و باعث کاهش 13 درصدی نرخ هشریت بیتکوین شده است. قزاقستان که از نظر نرخ هشریت استخراج بیتکوین دومین کشور بزرگ جهان محسوب میشود، به دلیل ناآرامیهای اخیر شرکت مخابراتی دولتی «قزاق تلکام» اینترنت کشور را به طور کلی قطع کرد که این امر باعث شد فعالیت شبکه در قزاقستان کاهش یابد. نرخ هشریت کلی شبکه بیتکوین در ساعاتی پس از قطع شدن اینترنت 4/13 درصد کاهش یافت و از حدود 205 هزار پتاهش در ثانیه (PH/s) به 177,330 پتاهش رسید. لازم به ذکر است که این کشور 18 درصد از فعالیت هش شبکه بیتکوین را به خود اختصاص داده است. انجمن صنعت و بلاکچین مرکز داده قزاقستان انتظار دارد این کشور در ۵ سال آینده از فعالیتهای استخراج قانونی رمزارز خود 5/1 میلیارد دلار (و 5/1 میلیارد دلار دیگر به صورت غیرقانونی) درآمد کسب کند. در همین حال، قیمت بسیار پایین برق در این کشور (به طور متوسط فقط 055/0 دلار به ازای هر کیلووات ساعت) باعث شده نهادهای داخلی و خارجی تصمیم به راهاندازی فروشگاهی برای استخراج بیتکوین بگیرند.
* حمایت، پیششرط سیاستهای اصلاحی
یکی از درسهایی که تحولات اخیر قزاقستان به سیاستگذاران و اقتصاددانان گوشزد میکند لزوم اتخاذ سیاستهای حمایتی است. اگر دولت قزاقستان به اقناعسازی مردم و اتخاذ سیاستهای حمایتی در قبال افزایش قیمت سوخت میپرداخت، یقینا ماجرا طور دیگری رقم میخورد. پرواضح است افزایش قیمتها بدون وجود پیوست رسانهای و سیاستهای حمایتی، نتیجه مطلوبی در پی نخواهد داشت.
******
ناآرامیها در قزاقستان ادامه دارد؛ درگیریهای مسلحانه بین نیروهای امنیتی و شبهنظامیان
قزاق علیه قزاق
گروه بینالملل: تحولات امنیتی و اعتراضات در قزاقستان در حالی دیروز وارد ششمین روز خود شد که درگیری مسلحانه بین نیروهای امنیتی و شبهنظامیان ادامه داشت. اعتراضاتی که از روز دوم ژانویه در «آلماتی» و استان «مانگیستائو» در پی افزایش بهای سوخت به راه افتاد، همچنان ادامه دارد و به درگیری با نیروهای امنیتی کشیده شده است. به دنبال بالاگرفتن اعتراضها در ۲ شهر بزرگ قزاقستان به علت افزایش قیمت سوخت، دولت این کشور استعفا کرد. «قاسم جومارت توکایف» رئیسجمهور قزاقستان نیز با صدور فرمانی از برقراری وضعیت فوقالعاده در «آلماتی» و استان «مانگیستائو» از 5 تا 19 ژانویه (15تا29 دی) خبر داد. وی همچنین روز جمعه طی بیانیهای اعلام کرد نیروهای نظامی در این کشور اجازه دارند بدون هشدار از سلاح علیه معترضان استفاده کنند. بنا بر اعلام وزارت کشور قزاقستان، بیش از ۳ هزار نفر در جریان ناآرامیها در اعتراض به افزایش بهای گاز در این کشور دستگیر و ۲۶ نفر از نیروهای امنیتی نیز کشته شدهاند. کارشناسان معتقدند تحولات قزاقستان از ۲ منظر روابط سیاسی داخلی و تحولات بینالمللی متأثر است و میتواند تأثیر قابل توجهی بر مناسبات کشورهای منطقه و قدرتهای بینالمللی بگذارد.
***
* رئیسجمهور قزاقستان: نیروهای صلحبان به خواست ما در کشور هستند
به گزارش «وطنامروز» به نقل از خبرگزاری رویترز، «قاسم جومارت توکایف»، رئیسجمهور قزاقستان دیروز (جمعه) در یک سخنرانی عنوان کرد به نیروهای امنیتی کشورش دستور داده در صورت مواجهه با تداوم تلاشها برای اخلال در نظم عمومی بدون هشدار قبلی دست به آتش بزنند و تاکید کرد کسانی که تسلیم آنها نشوند «از بین میروند». وی در این سخنرانی سراسری گفت: بالغ بر ۲۰ هزار «تبهکار» در جریان ناآرامیهای اخیر قزاقستان، به شهر آلماتی پایتخت مالی این کشور حمله و اقدام به نابود ساختن اموال دولتی کردند. رئیسجمهور قزاقستان «تروریستهایی» که توسط خارجیها آموزش دیدهاند را مقصر ناآرامیهای اخیر قزاقستان خواند. او در سخنرانی خود گفت نیروهای صلحبان اعزامی از روسیه و دیگر کشورهای همسایه به قزاقستان طبق درخواست دولت این کشور آمدهاند و قرار است موقتا با هدف تضمین امنیت در آنجا باشند. توکایف در عین حال از ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه و همینطور رهبران چین، ازبکستان و ترکیه به خاطر کمکشان برای فرونشاندن ناآرامیها تشکر کرد. او درخواستها برای برگزاری مذاکرات با معترضان را مردود دانست و گفت: «چه حماقتی! ما با قاتلان و مجرمان چه نوع مذاکراتی میتوانیم انجام دهیم؟» وی افزود: ما باید با تبهکاران مسلح، هم از نوع داخلی و هم خارجی، که بخوبی مجهز شدهاند برخورد کنیم. دقیقتر بخواهیم بگوییم با تروریستها باید برخورد کنیم. بنابراین ما باید آنها را نابود کنیم و این کار انجام خواهد شد. وی افزود: این بسیار مهم است که بفهمیم چرا دولت «در طی تدارک زیرزمینی حملات تروریستی و سلولهای خفته شبهنظامیان خواب بود؟»
* توضیحات سازمان پیمان امنیت جمعی درباره حضور در قزاقستان
«نیکول پاشینیان» نخستوزیر ارمنستان و رئیس دورهای پیمان امنیت جمعی روز پنجشنبه اعلام کرد این سازمان نیروی صلحبان به قزاقستان اعزام میکند. پاشینیان بامداد پنجشنبه طی بیانیهای، به تصمیم سازمان پیمان امنیت جمعی برای اعزام صلحبان به قزاقستان برای کمک به برقراری نظم در این کشور اشاره و خاطرنشان کرد: در رابطه با درخواست رئیسجمهوری قزاقستان از سازمان پیمان امنیت جمعی و با توجه به تهدید امنیت ملی و حق حاکمیت قزاقستان از جمله بر اثر مداخله خارجی، شورای امنیت جمعی پیمان امنیت جمعی مطابق بند ۴ قرارداد امنیت جمعی تصمیم به اعزام گروه صلحبان به این کشور در یک مدت محدود برای تثبیت و عادیسازی اوضاع در قزاقستان گرفت. رئیسجمهوری قزاقستان چهارشنبه گذشته از تصمیم خود برای درخواست کمک از پیمان امنیت جمعی برای کمک به قزاقستان خبر داد.
سازمان پیمان امنیت جمعی سال ۱۹۹۲ تأسیس شد و در حال حاضر شامل ارمنستان، بلاروس، روسیه، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان است. این سازمان با هدف «تقویت صلح، امنیت و ثبات در منطقه و جهان، حفاظت جمعی از استقلال و تمامیت ارضی کشورهای عضو» تأسیس شد. به گفته توکایف، مردم قزاقستان از این درخواست کمک حمایت میکنند و چنین اقدامی برای مقابله با تروریستها لازم است. در همین حال «استانیسلاو زاس» دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی در نامههایی خطاب به دبیران کل سازمان ملل متحد، سازمان امنیت و همکاری اروپا و سازمان همکاری شانگهای، درباره مأموریت نیروهای حافظ صلح این سازمان در جمهوری قزاقستان توضیحاتی داد. بر اساس اطلاعات منتشره از سوی دفتر مطبوعاتی سازمان پیمان امنیت جمعی، در این نامهها یادآوری شده که شورای امنیت جمعی این سازمان به درخواست رسمی «قاسم جومارت توکایف» رئیسجمهوری قزاقستان که امنیت ملی این کشور را در معرض تهدید جدی دانسته و بر اساس بند دوم و چهارم پیمان امنیت جمعی، تصمیم به اعزام نیرو و امکانات نیروهای حافظ صلح به قزاقستان و آغاز عملیات حفاظت از صلح با هدف کمک به تثبیت اوضاع در این کشور گرفته است. در ترکیب نیروهای حافظ صلح سازمان پیمان امنیت جمعی که فعلا شامل 2 هزار و 500 نیرو است، نظامیان کشورهای عضو این سازمان شامل روسیه، بلاروس، ارمنستان، تاجیکستان و قرقیزستان حضور خواهند داشت. وی پیش از این وظایف نیروهای حافظ سازمان پیمان امنیت جمعی در قزاقستان را برشمرده و یادآور شده بود آنها در سرکوب اعتراضات خیابانی مشارکت نخواهند داشت، البته در صورت در معرض حمله قرار گرفتن، اجازه دارند از سلاحهای خود استفاده کنند. خبرگزاری «تاس»، دیروز به نقل از «ایگور کوناشینکوف» سخنگوی وزارت دفاع روسیه اعلام کرد نیروهای حافظ صلح این کشور به همراه ارگانهای انتظامی قزاقستان، کنترل فرودگاه بینالمللی آلماتی را در دست گرفتند. این مقام نظامی افزود: «در حال حاضر تأمین امنیت کنسولگری روسیه و دیگر تأسیسات مهم این شهر نیز برعهده نیروهای حافظ صلح روس قرار دارد».
* واکنش آمریکا و چین به تحولات قزاقستان
خبرگزاری «نووستی» نوشت «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا (پنجشنبهشب) در جریان مذاکرات تلفنی با «مختار تلئو بردی» کفیل وزارت خارجه قزاقستان، تأکید کرد وضعیت اعتراضات خیابانی در قزاقستان باید از طریق راههای مسالمتآمیز حلوفصل شود. وزیر خارجه آمریکا در این گفتوگوی تلفنی، همچنین مسائل امنیتی در اروپا، از جمله حمایت کامل واشنگتن از تمامیت ارضی و حاکمیت اوکراین در پاسخ به «اقدامات تهاجمی روسیه» را یادآور شد. در خبر دیگری گزارش شده که سخنگوی وزارت خارجه چین در بیانیهای تأکید کرد اتفاقات اخیر در جمهوری قزاقستان، مسائل داخلی این کشور بوده، پکن در آن دخالتی نمیکند و معتقد است مقامات این جمهوری قادر به حلوفصل بحران کنونی هستند.
* تأثیر مناسبات داخلی قزاقستان بر تحولات اعتراضی
از مارس سال 2019 و پس از استعفای «نورسلطان نظربایف» رئیسجمهور پیشین این کشور که 28 سال زمام قدرت در قزاقستان را در دست داشت، این کشور وارد مرحله جدیدی از روند سیاسی و اجتماعی خود شد. پس از استعفای رئیسجمهور وقت، قاسم جومارت توکایف به مدت ۳ ماه امور ریاستجمهوری را بر عهده گرفت و در انتخابات ماه ژوئن وی توانست با کسب 71درصد آرا عنوان رئیسجمهور جدید قزاقستان را از آن خود کند. طی 2 سال گذشته توکایف با اتخاذ رویکردی عملگرایانه قزاقستان را وارد فرآیند اصلاحات سیاسی و اجتماعی کرده است؛ اصلاحاتی که عموما در راستای نفی سیاستها و رویکردهای گذشته اعمال میشود. در همین راستا در این مدت در ابعاد سیاسی و اقتصادی عرصه برای «نظربایف» رئیسجمهور پیشین و حامیان و نزدیکان وی تنگ شده است. به عبارت دیگر محدودسازی رئیسجمهور سابق از همه ابعاد قدرت راهبرد اصلی توکایف در سیاست داخلی است. این اقدامات تا جایی پیش رفت که در پی تحولات اعتراضی روزهای اخیر «نورسلطان نظربایف» از ریاست شورای امنیت این کشور استعفا کرد. نظربایف پس از اعلام استعفای خود از سمت ریاستجمهوری قزاقستان در سال 2019، به صورت مادامالعمر مسؤولیت ریاست شورای امنیت این کشور را با خود داشت. در پی این استعفا، توکایف جایگزین وی در این سمت شد. علاوه بر این، او «صمد آبیش» برادرزاده «نورسلطان نظربایف» و معاون اول رئیس کمیته امنیت ملی این کشور را نیز عزل و بنا بر برخی شنیدهها وی را بازداشت کرده است. بر این اساس، برخی کارشناسان معتقدند توکایف در پی این است تا ضمن مقابله با اعتراضات، آخرین تسویهحسابهای سیاسی را در قزاقستان به سرانجام برساند.
* تأثیر اعتراضات داخلی قزاقستان بر تحولات بینالملل
با توجه به ویژگیهای دموگرافی و ژئوپلیتیک قزاقستان، این کشور را میتوان به عنوان «مکمل ژئوپلیتیک روسیه و چین» قلمداد کرد. این امر به منزله جایگاه ویژه این کشور در مناسبات قدرتهای جهانی است. علاوه بر این، وجود جمعیت ترک زبان در این کشور منجر به تعاملات و نفوذ ترکیه در آن شده و مرز طولانی این کشور در دریای خزر که بیشترین سهم از این پهنه آبی را برای آن فراهم کرده است، جایگاه مهمی به قزاقستان در معادلات انرژی و ترانزیتی داده است. با توجه به رویکرد متفاوت رئیسجمهور فعلی قزاقستان با سلف خود در اتخاذ راهبرد نزدیکی هر چه بیشتر به روسیه و تعاملات توکایف با آمریکا و چین، به نظر میرسد قزاقستان به میدان جدیدی برای وزنکشی قدرتهای جهانی مبدل شده است. 7600 کیلومتر مرز مشترک قزاقستان و روسیه از یک سو و وجود جمعیت اویغور چین در بخشی از شرق و جنوب قزاقستان اهمیت این کشور را برای روسیه و چین فزاینده کرده است. از سوی دیگر رویکردهای رئیسجمهور جدید در برقراری رابطه با غرب، آمریکا و متحدان آن را برای نفوذ در این کشور مجاب کرده است. توکایف در 2 سال اخیر درباره تحولات قرهباغ و کریمه 2 موضع متفاوت اتخاذ کرده است. او از سویی قائل به تخلیه قرهباغ به نفع جمهوری آذربایجان است و از سوی دیگر حامی روسیه در تحولات اوکراین. این مساله رویکرد عملگرایانه وی را نشان میدهد؛ اتفاقی که سبب شده تا در فاصله 2 روز مانده تا نشست «گفتوگوهای امنیتی راهبردی» آمریکا و روسیه در 10 ژانویه، گمانهزنیها درباره تاثیر تحولات قزاقستان بر این مذاکرات و تاثیر آن بر بحران اوکراین تشدید شود.
ارسال به دوستان
آینده نگرانکننده فرانسویها
حنیف غفاری*: با ورود به سال 2022، بازار انتخابات ریاستجمهوری فرانسه نزد سیاستمداران این کشور گرمتر شده است. نظرسنجی مؤسسه افکارسنجی «ایفاپ» نشان میدهد «اریک زمور»، تحلیلگر ملیگرای افراطی فرانسه در صورت نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری این کشور از مارین لوپن رهبر جبهه ملی این کشور پیشی خواهد گرفت و به همراه امانوئل مکرون، رئیسجمهور فعلی فرانسه به دور دوم و نهایی انتخابات راه خواهد یافت. مارین لوپن، رهبر حزب اتحاد ملی، در انتخابات سال ۲۰۱۷ موفق شد به دور دوم انتخابات راه پیدا کند اما در نهایت از امانوئل مکرون شکست خورد. با این حال حزب متبوع او، سال ۲۰۱۸ بیشترین آرا را در انتخابات شهرداریها به دست آورد. به نظر میرسد در صورت راهیابی زمور یا لوپن به دور دوم انتخابات، آرای دیگر نامزد جریان ملیگرای افراطی به سبد رقیب مکرون واریز شود.
اما آنچه در این میان قابل تأمل است، به ترکیب آرای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری فرانسه در نظرسنجیها بازمیگردد. در این نظرسنجیها، اریک زمور در صورت نامزدی در انتخابات با کسب ۱۷ درصد آرا به دور دوم راه پیدا خواهد کرد، در حالی که مارین لوپن تنها ۱۶ درصد آرا را از آن خود میکند. زاویه برتراند، نماینده احتمالی راستهای میانه هم با ۱۳ درصد آرا در جای چهارم قرار میگیرد. نظرسنجیها نشان میدهد امانوئل مکرون با کسب دستکم ۲۵ درصد آرا به عنوان نفر اول به دور دوم و نهایی انتخابات ریاستجمهوری میرود.
اگر این نظرسنجی را مبنای قضاوت خود درباره نتیجه رقابت انتخابات ریاستجمهوری فرانسه در دور نخست قرار دهیم، مکرون تنها با کسب 25 درصد آرا و زمور تنها با 17 درصد آرا به عنوان ۲ نامزد نهایی انتخابات با یکدیگر رقابت خواهند کرد. در این معادله، بار دیگر «آرای سلبی» به معیار رقابت نامزدها تبدیل میشود و «آرای ایجابی» نقشی در تعیین تکلیف کرسی ریاستجمهوری در فرانسه نخواهد داشت. احتمالا برخی رایدهندگان از ترس حضور «اریک زمور» که به «ترامپ فرانسه» مشهور بوده و در نژادپرستی و اخراج مهاجران و اسلامستیزی گوی سبقت را از دیگران ربوده است، ترجیح میدهند آرای خود را به سود رئیسجمهور خام، ناتوان و خاطی فعلی کشورشان یعنی امانوئل مکرون بریزند. در مقابل، برخی مخالفان مکرون که شدیدا از سیاستهای اقتصادی سختگیرانه و نامتوازن وی علیه بازنشستگان، پرستاران و کارگران ناراضی هستند نیز ترجیح میدهند فرد دیگری به جای وی در کاخ الیزه حضور پیدا کند؛ حتی اگر این فرد اریک زمور باشد. انتخابات ریاستجمهوری فرانسه آوریل 2022 (اردیبهشت 1401) برگزار خواهد شد. اریک زمور در حالی در نظرسنجیها در جای دوم قرار میگیرد که دستکم ۲ بار در ۳ سال گذشته به دلیل سخنان نژادپرستانه و زنستیزانه خود محکوم شده است. با این حال، در آشفتهبازار سیاسی و اجتماعی فرانسه، وی توانسته است آرای نژادپرستان و گروههای افراطی را به سود خود به گردش درآورد. دقیقا این اقدام را دونالد ترامپ رئیسجمهور سابق آمریکا نیز در انتخابات ریاستجمهوری سالهای 2016 و 2020 میلادی انجام داد.
آنچه مسلم است اینکه حضور هر یک از این ۲ نامزد یا حتی افراد دیگری مانند مارین لوپن در کاخ الیزه، حکایت دهشتناکی را از آینده سیاسی - امنیتی - اجتماعی فرانسه به تصویر میکشد. رئیسجمهور آینده فرانسه - هر فردی باشد - با آرای حداقلی ایجابی و آرای حداکثری سلبی بر مسند قدرت خواهد نشست. حضور زمور، به معنای بروز انواع بحرانهای داخلی و آشفتگی اجتماعی شدید در فرانسه خواهد بود. حتی ممکن است کار به جایی برسد که سران اتحادیه اروپایی نیز از پاریس (به عنوان یکی از ستونهای اتحادیه) فاصله بگیرند. در مقابل، تکرار حضور مکرون در مسند ریاستجمهوری فرانسه نیز معنایی جز عقبگرد شدید این کشور در نظام بینالملل نخواهد داشت. مکرون سال 2017 میلادی تلاش کرد خود را به مثابه یک قهرمان بیرقیب وارد رقابتهای انتخاباتی کند و اتفاقا توانست به لطف آرای سلبی ناشی از ترس افکار عمومی درباره پیروزی لوپن در دور دوم انتخابات، به کاخ الیزه راه پیدا کند. اما اکنون پس از 5 سال، میزان محبوبیت مکرون در نظرسنجیها به سختی به 25 درصد میرسد. رشد و نمود گروههای معترضی مانند «جلیقهزردها» در خیابانهای پاریس، مارسی و دیگر شهرها جایی برای مانور مکرون باقی نگذاشته است. فراتر از آن، یکی از اصلیترین دلایل رشد گروههای ملیگرا و افراطی در فرانسه مربوط به ناتوانی و ضعف شدید رئیسجمهور فعلی این کشور در اقناع افکار عمومی (در مسیر اصلاحات اقتصادی و اجتماعی) است.
در هر حال فارغ از اینکه چه کسی در آینده مستأجر کاخ الیزه خواهد شد، آینده تاریکی در انتظار این کشور اروپایی و البته شهروندان فرانسوی خواهد بود.
* دکترای روابط بینالملل
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|